حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

دعوی الزام به تنظیم سند،اجراحکم،دادگاه - حق جو

وقتی یک قرارداد بین دو طرف تنظیم می شود، طرفین علاوه بر اینکه ملزم به رعایت توافقات ضمن قرارداد می شوند باید نتایجی را که به موجب عرف و قانون از عقد حاصل می شود را نیز رعایت کنند.

یکی از نتایجی که قانون برای عقود در نظر می گیرد تنظیم سند رسمی است، به عبارت دیگر وقتی قرارداد فروشی بین دو نفر تنظیم می شود، فروشنده حتما باید سند رسمی آن را تنظیم کند، حتی اگر ضمن قرارداد درباره تنظیم سند توافقی نشده باشد.

 

پرداخت وجه التزام

گاهی ضمن قرارداد شرط می شود که اگر فروشنده سند رسمی را در مهلت مقرر تنظیم نکرد، مبلغی به عنوان وجه التزام به خریدار پرداخت شود.

در این صورت طرفین باید بین پرداخت وجه التزام و تنظیم سند رسمی یکی را انتخاب کنند، به عبارت دیگر خریدار می تواند یا وجه التزام را گرفته یا فروشنده را مجبور به تنظیم سند رسمی کند. فروشنده نیز می تواند یا وجه التزام را پرداخت یا سند را تنظیم نماید.

البته ممکن است فروشنده ضمن قرارداد به هر دو این موارد تعهد کرده باشد، به این صورت که ضمن قرارداد شرط شود در صورت تاخیر در تنظیم سند، فروشنده علاوه بر تنظیم سند باید مبلغی را نیز به خریدار بپردازد.

با توجه به موارد گفته شده اگر دعوی الزام به تنظیم سند رسمی در دادگاه مطرح شود، دادرس ابتدا به توافق طرفین و در صورت نبود توافق به عرف و قانون مراجعه می کند، مثلا در دعوی تنظیم سند رسمی یک قطعه زمین، اگر عرف آن محل به گونه ای باشد که برای زمین های آن ناحیه فقط سند عادی تنظیم شود، دادرس برای این دعوی قرار رد دعوی صادر می کند.

 

دعوی الزام به تنظیم سند ملکی

 

طرح دعوی الزام به تنظیم سند رسمی

زمانی که دو نفر تصمیم به تنظیم قرارداد فروش می گیرند ابتدا قولنامه ای را تنظیم می کنند، طبق قولنامه طرفین تعهد می کنند که قرارداد را طبق شرایط خاص و در مهلت معینی تنظیم کنند.

اولین اثر مهم قولنامه تنظیم سند رسمی است، تا زمانی که سند رسمی تنظیم نشود، مالکیت منتقل نمی شود.

پس از آن که مبایعه نامه تنظیم شد، طرفین باید در تاریخ مشخصی که ضمن مبایعه نامه توافق کرده اند، در دفترخانه اسناد رسمی حاضر شده و سند رسمی را تنظیم کنند.

اگر فروشنده در تاریخ مشخص شده در دفتر اسناد حاضر نشود، خریدار می تواند از دفتر اسناد گواهی عدم حضور دریافت کند. در این گواهی تاریخ حضور خریدار در دفتر خانه و نیامدن فروشنده درج می شود.

اگر طرفین برسر تاریخ حضور در دفترخانه توافقی نکرده باشند، خریدار می تواند از طریق ارسال اظهارنامه رسمی تاریخ و مکان حضور را به فروشنده اطلاع دهد.

در هر دو مورد بالا اگر فروشنده در دفترخانه حاضر نشد خریدار می تواند دعوی الزام به تنظیم سند رسمی را مطرح کند.

 

موانع طرح دعوی

اگر ملک خریداری شده در رهن باشد، خریدار باید علاوه بر درخواست تنظیم سند درخواست فک رهن را نیز مطرح کند.

در موردی که فروشنده مالک ملک فروخته شده نیست، به عبارت دیگر فروشنده اقدام به فروش ملک دیگری کرده است. خریدار می تواند به جرم فروش مال غیر از او شکایت کند.

 

دعوی الزام تنظیم سند رسمی ملکی

 

اقدامات دادگاه

دادگاه ابتدا باید از مالکیت خوانده بر ملک و تبعات آن مثل برق، تلفن و غیره اطمینان حاصل کند از این رو از طریق ثبت و ادارات مربوطه استعلام می گیرد.

سپس دادگاه بررسی می نماید که چه مقدار از ثمن معامله پرداخت شده و چه مقدار آن باقی مانده است.

همچنین دادگاه با توجه به اصل مبایعه نامه، اظهارات طرفین و شهود نسبت به انجام معامله و مفاد آن آگاه می شود.

دادگاه باید هویت فروشنده و خریدار و در صورت فوت آن دو هویت وراثشان را شناسایی کند.

 

دادگاه صالح به رسیدگی

دادگاه صالح به رسیدگی در دعوی تنظیم سند رسمی اموال غیر منقول، دادگاهی است که ملک در حوزه آن واقع شده است.

شما می توانید ضمن تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست صدور دستور موقت کنید تا دادگاه ملک مزبور را توقیف کند.

 

اجرا حکم الزام به تنظیم سند رسمی

پس از صدور حکم، خریدار می تواند از واحد اجرا احکام، اجرا حکم را تقاضا کند، در این صورت حکم مذکور به فروشنده ابلاغ شده و  او 10 روز فرصت دارد تا سند را تنظیم کند.

اگر در این مدت فروشنده سند را تنظیم نکرد، خریدار موضوع را به اجرا احکام اطلاع داده و مامور اجرا به جای فروشنده سند را تنظیم می کند.

 

مفهوم تعهد،الزام به انجام تعهد و سقوط آن،نمونه دادخواست - حق جو

تعهد چیست؟

تعهد در اصطلاح حقوقی به این معنا است که شخصی به موجب قرارداد، قانون، جرم و امثالهم در برابر دیگری متعهد به انجام یا عدم انجام موضوعی می شود. به شخص متعهد، مدیون یا بدهکار و به طرف مقابل که تعهد به نفع او انجام می شود دائن یا طلبکار گویند.

اگر تعهد به موجب قرارداد ایجاد شود معمولا طرفین ضمانت اجرایی را برای عدم انجام آن در نظر می گیرند. مثلا در ذیل قرارداد ذکر می کنند که اگر متعهد، تعهد خود را انجام ندهد باید 2 میلیون تومان بپردازد.

 

الزام به انجام تعهد

اگر شخص متعهد، از انجام تعهد خودداری کند:

اگر تعهد قائم به شخص باشد، یعنی فقط متعهد بتواند آن را انجام دهد، طلبکار ابتدا او را ملزم به انجام تعهد می کند، اگر باز هم او تعهد را انجام ندهد، اینبار طلبکار می تواند قرارداد را فسخ نماید.

اگر تعهد قائم به شخص نبوده و افراد دیگری هم می توانند آن را انجام دهند، طلبکار موضوع تعهد را با اذن دادگاه انجام داده و هزینه انجام آن را از متعهد مطالبه می کند.

اگر انجام تعهد محدود به زمان خاصی باشد و متعهد آن را در زمان خواسته شده انجام ندهد، طلبکار (متعهدله) خسارت عدم انجام تعهد را از وی مطالبه می کند.

در صورتی که متعهد قبل از انجام تعهد فوت کند و تعهد او یک تعهد مالی باشد، وراث تعهد وی را از ترکه او جبران می کنند اما اگر شخص تعهد به انجام عملی کرده باشد و قبل از انجام آن فوت کند، تعهد ساقط شده و وراث ملزم به انجام این تعهد نیستند.

 

سقوط تعهد

تعهد به از طرق ذیل ساقط می شود.

وفا به عهد

اولین و بدیهی ترین نوع از بین رفتن تعهد، انجام تعهد و وفای به عهد است.

اقاله

اقاله به این معنا است که طرفین با توافق یکدیگر، عقد را بر هم زنند. مثلا در ضمن عقد شخصی متعهد به ساختن آپارتمان برای دیگری می شود اما پس از مدتی طرفین عقد مزبور را با توافق به هم می زنند.

ابرا

ابرا به این معنا است که شخصی که تعهد به نفع او است (متعهد له، طلبکار) می تواند تعهد را ببخشد، در این صورت متعهد از انجام تعهد بری می شود.

تبدیل تعهد

تبدیل تعهد به این معنا است که تعهد سابق از بین رفته و تعهد جدیدی جایگزین آن می شود.

تهاتر

تهاتر به این معنا است که هر دو شخص به هم بدهکار هستند و بدهی هر دو آنها در مقابل هم از بین می رود. مثلا امیر 100 هزار تومان به علی بدهکار بوده و علی هم  200 هزار تومان از مغازه امیر خرید می کند. 100 هزار تومان بدهی امیر در مقابل 100 تومان از بدهی علی تهاتر شده و علی فقط 100 هزار تومان به امیر بدهکار است.

مالکیت ما فی الذمه

مالکیت ما فی الذمه به این معنا است که شخص مالک آن چیزی می شود که بر ذمه اش است. برای مثال فرض کنید شخصی 20 میلیون تومان به پدر خود بدهکار است، اگر پدر این شخص فوت کند، شخص به عنوان وارث پدر مالک اموال پدر می شود و طلب های پدر به او منتقل می شود.

اما اگر همین شخص، خواهر برادر دیگری داشته باشد باید بدهی خود را به اندازه سهم الارث خواهر یا برادرش به آنها بپردازد.

 

دعوی الزام به انجام تعهد مالی است یا غیر مالی؟

مالی یا غیر مالی بودن دعوی الزام به انجام تعهد به خواسته دعوی بستگی دارد. اگر موضوع تعهد، غیر مالی باشد، دعوی غیر مالی بوده و هزینه دادرسی مطابق دعوی غیر مالی پرداخت می شود.

اما اگر موضوع تعهد مالی باشد، خواسته دعوی مالی بوده و با توجه به آن هزینه دادرسی تعیین و پرداخت می شود.

 

نمونه دادخواست

وصیت چیست و چگونه باید وصیت کرد؟ - حق جو

تعریف وصیت

وصیت نوشته ای است که انسان ها با استفاده از آن می توانند برای بعد از مرگ خود هم تصمیم گیری کنند، این تصمیم گیری شامل تصمیم گیری در مورد نحوه تقسیم اموال یا حتی انجام برخی امور توسط ورثه است.

به شخص وصیت کننده موصی، به کسی که مالی برای او وصیت شده است موصی له، به مال وصیت شده موصی به و به کسی که ضمن وصیت نامه مامور انجام امری شده است وصی گویند.

 

 

اقسام وصیت

وصیت تملیکی

در وصیت نامه افراد می توانند در مورد یک سوم اموال خود تصمیم گیری نمایند. اگر شخصی ضمن وصیت نامه عین یک مال یا منفعت آن را به شخص دیگری به صورت مجانی تملیک کند، به آن وصیت نامه تملیکی گویند. مثل آنکه شخص وصیت می کند خانه اش در تهران به پسر بزرگش داده شود. یا وصیت می کند پسر بزرگش به مدت سه سال از بعد از مرگ او در آن منزل ساکن شود.

وصیت تملیکی به قبول کسی که به نفع او وصیت شده است (موصی له) احتیاج دارد. موصی له وصیت را بعد از مرگ وصیت کننده (موصی) باید بپذیرد یا رد کند. اگر بعد از فوت موصی، موصی له وصیت را قبول کند دیگر نمی تواند رد کند.

ممکن است موصی له قبل از فوت موصی متوجه وصیت شده و قبولی یا رد آن را اعلام کند، قبولی یا رد قبل از مرگ موصی معتبر نیست و باید بعد از فوت موصی قبول یا رد گفته شود.

موصی تا آخرین لحظه قبل از مرگ می تواند وصیت نامه خود را تغییر دهد و آخرین وصیت موصی معتبر است.

ممکن است موصی له قبل از فوت موصی از وصیت آگاه شده و حتی مال مورد وصیت (موصی به) را دریافت کند ولی موصی در آخرین لحظه وصیت خود را تغییر دهد در نتیجه بعد از فوت موصی مال از موصی له گرفته می شود.

ممکن است شخص وصیت کند که پس از مرگ او اموالش به فقرا اختصاص داده شود. در این مورد وصیت به قبولی نیاز ندارد.

اگر موصی به نفع شخص مجنون یا صغیر وصیت کند، ولی یا قیم این افراد باید نظر خود را مبنی بر قبول یا رد وصیت اعلام کنند.

تا زمانی که موصی له قبول یا رد خود را اعلام نکرده است وارثین حق تصرف در مال وصیت شده را ندارند، مگر زمان اعلام نظر موصی له طولانی شده در نتیجه وراث دچار ضرر و زیان شوند که در این مورد دادگاه از موصی له می خواهد فورا نظر خود را اعلام کند.

وصیت عهدی

اگر موصی ضمن وصیت خود، شخص یا اشخاصی را مامور انجام اموری کند به آن وصیت، وصیت عهدی گویند. مثلا موصی به فرزند بزرگش امر می کند که بدهی های او را بپردازد یا شخصی را به عنوان سرپرست فرزند کوچکش انتخاب می کند. به این شخص که موصی ضمن وصیت نامه انجام کاری را به عهده او می گذارد، وصی گویند.

وصیت عهدی به قبول یا رد وصی احتیاجی ندارد به عبارت دیگر اگر انجام اموری ضمن وصیت نامه به عهده شخصی قرار گیرد، شخص مورد نظر باید آن کار را انجام دهد.

اگر وصی صغیر باشد، باید امور موصی را به کمک ولی یا قیم خود انجام دهد.

 

انواع وصیت

وصیت نامه خود نوشت چیست؟

وصیت خود نوشت، وصیت نامه ای است که خود شخص به صورت دستی آن را نوشته و تاریخ زده و امضا می کند.

تاریخ این وصیت نامه باید به صورت روز،ماه و سال مشخص شده و تمام جز جز آن توسط خود شخص نوشته شود. وصیت خود نوشت به هر زبانی که نوشته شود معتبر خواهد بود.

وصیت نامه رسمی چیست؟

وصیت نامه رسمی در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شده و همچون سند رسمی اعتبار دارد. در نتیجه هیچ یک از وراث نمی توانند نسبت به آن ایراد گرفته و به اصالت آن شک کنند.

وصیت نامه سری چیست؟

وصیت نامه سری، وصیت نامه ای است که به صورت دستی نوشته می شود. این وصیت نامه هم می تواند توسط خود موصی هم توسط شخص دیگری به اذن موصی نوشته شود اما باید حتما به امضا موصی برسد. سپس این وصیت نامه به اداره ثبت به عنوان امانت برای نگهداری سپرده می شود.

افراد بی سواد نمی توانند وصیت نامه سری داشته باشند.

 

ویژگی های مال مورد وصیت (موصی به)

مال مورد وصیت باید قابل نقل و انتقال و معامله باشد، وصیت نسبت به اموال عمومی یا مال موقوفه مورد پذیرش نیست.

مال مورد وصیت باید منفعت عقلایی و مشروع داشته باشد. مثلا نسبت به مواد مخدر یا مشروبات الکلی نمی توان وصیتی انجام داد.

مال مورد وصیت باید از اموال موصی باشد. شخص نمی تواند اموال دیگران را ضمن وصیت به دیگری تملیک کند.

 

وصیت زیاده بر ثلث

همانطور که در ابتدا گفته شد موصی می تواند تا یک سوم از اموال خود را وصیت کند. وصیت موصی تا میزان یک سوم اموال باید اجرا شود اما اگر موصی بیش از یک سوم اموال را وصیت کرده باشد، وصیت او در مورد این اموال با رضایت وراث اجرا می شود. اگر فقط بعضی از وراث اجازه دهند، فقط نسبت به سهم آنها وصیت انجام می شود.

 

تعریف ورشکستگی،تاجر،شرکت های تجاری،انواع وآثار آن - حق جو

تعریف ورشکستگی

ورشکستگی حالتی است که در آن تاجر توانایی پرداخت دیون خود را ندارد. به عبارت دیگر زمانی که بدهی های تاجر از دارایی های او بیشتر باشد در اصطلاح می گویند که او ورشکسته شده است. اگر تاجری که نمی تواند دیون خود را بپردازد فوت کند، تا یک سال پس از فوت او نیز امکان صدور حکم ورشکستگی وجود دارد.

 

شرایط ورشکستگی

فقط تجار و شرکت های تجاری دچار ورشکستگی می شوند و افراد عادی ورشکسته نخواهند شد.

داشتن اهلیت قانونی و لازم برای انجام تجارت. اگر شخصی که اهلیت لازم برای انجام فعالیت تجاری را ندارد، فعالیت تجاری انجام دهد ورشکسته محسوب نخواهد شد.

دیون پرداخت نشده مربوط به معاملات تجاری باشد. به عبارت دیگر اگر تاجر بدهی خود را که مربوط به یک معامله غیر تجاری است پرداخت نکند ورشکسته نخواهد شد مگر نپرداختن این بدهی باعث اختلال در امور تجاری او شود.

نپرداختن بدهی های تاجر در صورتی باعث ورشکستگی او می شود که تاجر یا شرکت تجاری توانایی پرداخت بدهی ها را نداشته باشد.

لزوما ورشکستگی تاجر به خاطر کم بودن دارایی او نسبت به بدهی هایش نیست ممکن است اموال تاجر در رهن بوده و او نتواند بدهی هایش را پرداخت کند در نتیجه ورشکسته شود.

 

ورشکستگی شرکت ها

 

انواع ورشکستگی

ورشکستگی عادی: این ورشکستگی زمانی اتفاق می افتد که تاجر بدون آن که مرتکب تقصیر یا تقلب شود به علت عوامل یا حوادث خارجی دچار ورشکستگی شود.

ورشکستگی به تقصیر: ورشکستگی به تقصیر به علت تقصیر و خطا خود تاجر رخ داده و از جمله جرائم غیر عمدی محسوب می شود.

ورشکستگی به تقلب: طبق قانون تجارت اگر تاجری دفاتر تجاری خود را از بین ببرد، بخشی از دارایی خود را پنهان کند یا با معاملات صوری اموال خود را به دیگری واگذار کند، همچنین تاجری که خود را به وسیله اسناد و مدارکی به دروغ ورشکسته معرفی کند ورشکسته به تقلب محسوب شده و برای او مجازات در نظر گرفته می شود.

 

عواقب حکم ورشکستگی

تاجر نمی تواند در اموال خود مداخله یا تصرفی انجام دهد.

تاجر از دخالت در دعاوی مطرح شده علیه خود منع می شود.

پس از اعلام ورشکستگی دیون موجل (زماندار) ورشکسته، حال می شود.

معاملاتی را که تاجر قبل از اعلام ورشکستگی انجام داده است همگی باطل اعلام می شوند.

تمام طلب های تاجر یا شرکت تجاری از بدهکاران آنها وصول می شود.

تاجر از برخی از حقوق سیاسی و اجتماعی محروم می شود.

تجاری که با تقصیر یا تقلب ورشکسته شده اند به مجازات مقرر در قانون محکوم می شوند.

 

مراحل اعلام ورشکستگی

برای رسیدگی به موضوع ورشکستگی لازم است که دادخواست ورشکستگی به دادگاه تقدیم شود. این دادخواست هم از طرف خود تاجر، هم از طرف طلبکاران وی و هم از طرف دادستان قابل طرح است.

اگر خود تاجر قصد اعلام ورشکستگی را داشته باشد طبق قانون از زمان توقف در پرداخت دیون، 3 روز برای اعلام ورشکستگی فرصت دارد. اگر تاجر این مهلت 3 روز را رعایت نکند، ممکن است ورشکسته به تقصیر اعلام شود.

دادگاه موضوع را به کارشناس ارجاع می دهد تا کارشناس با بررسی دفاتر تجاری تاجر و فعالیت های اقتصادی او نظر خود را درباره توقف و ورشکستگی تاجر اعلام کند. دادگاه بر اساس نظر کارشناس حکم لازم را صادر می کند.

دادگاه ضمن حکم صادره باید تاریخ توقف تاجر را نیز مشخص کند. اگر تاریخ توقف تاجر مشخص نشده بود تاریخ توقف تاجر همان تاریخ صدور حکم در نظر گرفته می شود.

فایده تعیین تاریخ توقف این است که تمام یا برخی از معاملات تاجر از زمان تاریخ توقف که به ضرر طلبکاران باشد، باطل اعلام می شود.

همچنین دادگاه ضمن حکم ورشکستگی باید یک نفر را به عنوان مدیر تصفیه و یک نفر را به عنوان ناظر معین کند مگر رسیدگی به امور تصفیه تاجر یا شرکت تجاری به عهده اداره تصفیه باشد.

علاوه بر آن دادگاه باید تمام متعلقات تاجر یا شرکت تجاری از قبیل انبارها، اسناد، حساب بانکی را مهر و موم کند.

اگر طبق رای کارشناس تاجر با تقصیر یا تقلب ورشکسته شده باشد، به مجازات مندرج در قانون مجازات اسلامی محکوم می شود.

پس از صدور حکم ورشکستگی تاجر به مدت 10 روز و سایر افراد در صورتی که در ایران اقامت داشته باشند به مدت یک ماه و در صورتی که مقیم خارج باشند به مدت دو ماه فرصت دارند به این رای اعتراض کنند.

 

ورشکستگی شرکت ها

 

 مجازات ورشکسته به تقصیر و تقلب

کسی که به تقصیر ورشکسته شده است به مجازات حبس تعزیری از 6 ماه تا 2 سال محکوم می شود. همچنین طبق ماده 111 لایحه قانون تجارت مجازات تبعی نیز به همراه دارد.

رسیدگی به ورشکستگی به تقصیر و تقلب در صلاحیت دادگاه عمومی محل اقامت تاجر (شرکت تجاری) است.

 

موارد مندرج در حکم تصفیه

تاریخ توقف تاجر ورشکسته

تعیین عضو ناظر

تعیین مدیر تصفیه

دستور انجام مهر و موم (در مهر و موم کلیه اموال و دفاتر تاجر یا شرکت تجاری مهر و موم می شوند.)

صدور قرار بازداشت. تاجر ورشکسته باید ظرف 3 روز از زمان نپرداختن دیون و تعهدات خود توقف خود را در دفتر دادگاه عمومی اعلام کرده و سپس صورت حساب تمام دارایی ها، قروض و طلب های خود را به دفتر دادگاه تقدیم کند در غیر این صورت مرتکب تخلف شده و بازداشت می شود اعم از اینکه خود تاجر یا مدیر شرکت تجاری باشد.

 

تعیین مدیر تصفیه

دادگاه ظرف 5 روز از زمان صدور حکم ورشکستگی باید شخصی را به عنوان مدیر تصفیه تعیین کند تا او به عنوان نماینده تاجر به حساب های تاجر رسیدگی کرده، دیون او را پرداخت و طلب او را وصول کند.

همچنین مدیر تصفیه می تواند از طرف تاجر اقدام به انعقاد معامله کند یا تعهدات تاجر را به جای آورد.

در مورد شرکت های تجاری، توقف، ورشکستگی و تصفیه آنها باید در دفاتر ثبت شرکت ها ثبت شود.

دادخواست ورشکستگی در دادگاهی قابل طرح است که شرکت تجاری در حوزه آن واقع شده است.

حکم ورشکستگی موقت بوده و قابل اعتراض و تجدید نظر خواهی می باشد.

 

ورشکستگی شرکت و شرکا شرکت تجاری

ورشکستگی شرکا معمولا تاثیری در ورشکستگی شرکت ندارد. اما ممکن است ورشکستگی شرکا در شرکت های نسبی یا تضامنی موجب انحلال شرکت شود. مثلا شریکی ورشکسته شده و طلبکاران وی حق الشرکه او را از شرکت تقاضا می کنند در این شرایط یا سایر شرکا حق الشرکه را پرداخت کرده و شرکت را حفظ می کنند یا شرکت را منحل کرده و سهم شریک ورشکسته را می پردازند.

اما ورشکستگی شرکت در مواردی باعث ورشکستگی شرکا خواهد شد. یکی از این موارد مربوط به شرکت های تضامنی است، گاهی ممکن است شرکت تضامنی ورشکسته شده و دارایی او کافی برای پرداخت دیون شرکت نباشد در این زمان طلبکاران به شرکا رجوع می کنند اگر شرکا نیز توانایی پرداخت دیون شرکت را نداشته باشند ورشکسته خواهند شد.

 

صلاحیت شورا حل اختلاف،انواع،هزینه دادرسی،اعتراض به آرا - حق جو

صلاحیت های شورا حل اختلاف به دو دسته تقسیم می شوند برخی از این صلاحیت ها صلاحیت اختیاری و برخی دیگر صلاحیت اجباری می باشند. هر یک از این صلاحیت ها را در ذیل بررسی می کنیم.

 

موارد صلاحیت اختیاری شورا حل اختلاف

در برخی از امور مثل امور حقوقی یا مدنی، جرائم قابل گذشت یا جنبه خصوصی جرائم کیفری طرفین می توانند برای صلح و سازش به شورا حل اختلاف رجوع کنند.

در این موارد طرفین باید برای رجوع به شورا حل اختلاف و ایجاد صلح و سازش با یکدیگر توافق کنند و در صورت رضایت دو طرف شورا به آن موضوع رسیدگی می کند. در غیر این صورت اگر یکی از طرفین راضی نباشد، شورا به موضوع رسیدگی نخواهد کرد.

 

صلاحیت شورا حل اختلاف در رسیدگی به امور حقوقی

امور حقوقی یا امور مدنی شامل دعاوی مربوط به معاملات، قراردادها، مطالبه طلب، دعاوی خانوادگی، ارث و وراثت می باشد که طرفین در هر یک از این موارد می توانند با توافق یکدیگر به شورا حل اختلاف رجوع کنند.

 

صلاحیت شورا حل اختلاف در رسیدگی به جرائم کیفری

منظور از جرائم کیفری آن دسته از جرائم غیر قابل گذشت است که بدون شکایت شاکی خصوصی قابل پیگیری بوده و در صورت شکایت شاکی خصوصی، اگر حتی شاکی رضایت دهد رسیدگی به پرونده متوقف نشده و صرفا به مجازات تعیین شده برای مجرم تخفیف تعلق می گیرد. ضرر و زیانی که در اثر وقوع این جرائم به دیگران وارد می شود هم از طریق دادگاه و هم از طریق شورا حل اختلاف قابل رسیدگی خواهد بود.

برخی از جرائم کیفری از جمله جرائم قابل گذشت محسوب می شوند که رسیدگی به آنان با شکایت شاکی خصوصی آغاز و با رضایت او پایان می یابد. شاکیان در اینگونه جرائم می توانند شکایت خود را در شورا حل اختلاف مطرح کنند.

 

صلاحیت شورراها

 

موارد صلاحیت اجباری شورا حل اختلاف

برخی از دعاوی در صلاحیت انحصاری شورا هستند و حتما باید برای رسیدگی به این گونه از دعاوی به شورا حل اختلاف رجوع کرد. 

 

صلاحیت شورا حل اختلاف تا چه مبلغی است

اموال به دو دسته اموال منقول و غیر منقول تقسیم می شوند اموال غیر منقول، اموالی هستند که جا به جایی آنها به خود مال یا به محل قرار گرفتن آن آسیب وارد می کند مثل خانه، زمین. در مقابل سایر اموال در زمره اموال منقول قرار می گیرند همچون اتومبیل، پول و امثالهم.

شورا حل اختلاف فقط صلاحیت رسیدگی به دعاوی اموال منقول آن هم تا مبلغ 20 میلیون تومان را دارد و رسیدگی به دعاوی بیش از این مبلغ به عهده دادگاه خواهد بود.

 

 صلاحیت شورا حل اختلاف در رسیدگی به دعاوی قرارداد اجاره

تمامی دعاوی مربوط به تخلیه عین مستاجره چه تخلیه خانه چه اماکن تجاری باید در شورا حل اختلاف مطرح شود.

فقط در مورد تخلیه اماکن تجاری اگر موضوع سرقفلی یا حق کسب و پیشه مطرح باشد رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه قرار می گیرد.

دعاوی مربوط به کاهش یا افزایش مبلغ اجاره بها نیز در صلاحیت شورا حل اختلاف می باشد.

 

صلاحیت شورا حل اختلاف در دعاوی مربوط به گواهی حصر وراثت

بعد از فوت شخص متوفی وراث او باید درخواست صدور گواهی حصر وراثت، مهر و موم ترکه و در نهایت پس از تعیین تکلیف اموال متوفی در خواست رفع مهر و موم را مطرح کنند. گواهی حصر وراثت، وراث و میزان سهم الارث آنها را مشخص می کند. مهر و موم ترکه نیز به معنا صورت برداری از اموال متوفی و جلوگیری از نقل و انتقال آنان است. تمامی این در خواست ها باید در شورا حل اختلاف مطرح شود.

 

صلاحیت شورراها

 

صلاحیت شورا حل اختلاف در دعاوی مربوط به اعسار

اگر در دعاوی مطرح شده در شورا حل اختلاف شخص به پرداخت مبلغی به طرف مقابل محکوم شود. در صورتی که توانایی مالی پرداخت مبلغ مذکور را نداشته باشد می تواند دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به را در شورا حل اختلاف مطرح کند.

 

صلاحیت شورا حل اختلاف در رسیدگی به دعاوی مربوط به خانواده

رسیدگی به دعاوی مربوط به مهریه، نفقه و جهیزیه تا سقف 20 میلیون تومان به عهده شورا حل اختلاف است به شرطی که قبلا در جریان پرونده طلاق به این موارد رسیدگی نشده باشد.

 

تامین دلیل

تامین دلیل به معنی مشاهده و صورت برداری از دلایلی است که ممکن است در طول زمان از بین بروند یا دسترسی به آنها ممکن نباشد از جمله تحقیق محلی، استعلام نظر کارشناس.

دعوا در هر دادگاهی مطرح شود وظیفه تامین دلیل با شورا حل اختلاف است، شخصی که در خواست تامین دلیل دارد می تواند قبل از طرح دعوا یا در جریان رسیدگی دعوا آن را مطرح کند.

 

جرائمی تعزیری

شورا حل اختلاف به جرائمی رسیدگی می کند که مجازات آنها جزا نقدی تا 10 میلیون ریال (یک میلیون تومان) است.

 

صلاحیت شورا حل اختلاف در رسیدگی به اموال غیر منقول

صلاحیت های شورا در بالا بررسی شد اما اموری نیز هستند که شورا به هیچ عنوان صلاحیت رسیدگی به آنان را ندارد حتی اگر طرفین دعوا موافق به رسیدگی شورا باشند.

این دعاوی شامل:

دعاوی مربوط به اموال غیر منقول

دعاوی مربوط به اموال عمومی و دولتی

دعاوی مربوط به حجر و ورشکستگی

اختلاف در مسائل وقفیت، وصیت، تولیت

اختلاف در اصل نکاح، اصل طلاق، فسخ نکاح، رجوع، نسب.

اموری که رسیدگی به آنان در صلاحیت مراجع دیگر است.

 

هزینه دادرسی در شورا حل اختلاف

هزینه دادرسی دعاوی در شورا حل اختلاف در صورتی که موضوع دعوی کیفری یا غیر مالی باشد با هزینه دادرسی در دادگاه برابر است و در صورتی که دعوا مالی در شورا مطرح باشد هزینه دادرسی آن معادل  50% خواسته دعوا است.

 

اعتراض به آرا شورا حل اختلاف

اگر شورا به مسئله ای رسیدگی کرده و رای غیابی صادر کند، شخصی که رای علیه او صادر شده است 20 روز فرصت دارد به این رای در خود شورا اعتراض کند.

اما اگر از این مهلت بگذرد یا رای به صورت حضوری صادر شده باشد، شخصی که رای علیه او صادر شده است می تواند نسبت به این رای در دادگاه عمومی تجدید نظر خواهی کند.

نظر دادگاه عمومی در این خصوص قطعی بوده و رای شورا غیر قابل فرجام خواهی است.