ممکن است گاهی در نهادها و سازمان های دولتی حقوق قشری از مردم رعایت نشده یا حتی در برخی از آیین نامه ها و بخشنامه های مصوب هیئت دولت حقوق برخی از مردم پایمال یا نادیده گرفته شود.
از این رو دیوان عدالت اداری برای رعایت حقوق شهروندان و جلوگیری از ظلم و همچنین برقراری عدالت براساس اصل 173 قانون اساسی تاسیس شده است.
صلاحیت های دیوان را به سه بخش به شرح زیر تقسیم کرده ایم.
شکایت از تصمیمات نهاد ها یا سازمان های دولتی: تصمیمات نهادها یا سازمان های دولتی معمولا به صورت بخش نامه یا آیین نامه منتشر می شوند در این موارد شهروند یا شهروندانی که این تصمیمات را مغایر با قوانین مصوبه مجلس می دانند به این علت در دیوان عدالت اداری شمایت مطرح می کنند. مثلا طبق قانون تفتیش منزل، اماکن و اشیا حتما باید با مجوز قانونی صادر شده از طرف مقامات ذی صلاح انجام شوند، حال زمانی که نیرو انتظامی بخشنامه ای منتشر می کند که تفتیش خودرو نیاز به مجوز قانونی ندارد، شهروندان می توانند از این بخش نامه در دیوان عدالت اداری شکایت کنند.
مورد دوم صلاحیت دیوان عدالت اداری زمانی است که یکی از کارمندان سازمان ها یا نهاد های دولتی وظیفه خود را به درستی انجام نمی دهد مثلا شما در سازمانی مشغول به کار هستید و کارمند آنجا بر خلاف قوانین درخواست بیمه شما را نمی پذیرد. در اینجا شما می توانید علیه آن سازمان در دیوان عدالت اداری طرح دعوا کنید.
دیوان عدالت اداری مرجع تجدید نظر برخی از نهاد های شبه قضایی مثل هیئت های حل اختلاف مالیاتی، کمیسیون ماده 100 شهرداری، هیئت حل اختلاف کارگران نیز هست. به عبارت دیگر اگر مسئله ای در این هیئت طرح شود، شما می توانید نسبت به رای صادره از این هیئت در دیوان عدالت اداری اعتراض کنید.
برخی از شعب دیوان عدالت اداری بدوی و برخی دیگر شعب تجدید نظر هستند. قاضی هایی که در دیوان عدالت اداری مشغول می شوند باید 5 سال سابقه کار قضایی داشته باشند.
دادگاه های دیوان عدالت اداری در شعب بدوی با یک قاضی و در شعب تجدید نظر خواهی با سه قاضی تشکیل می شوند.
علاوه بر این در هر یک از شعب دیوان هیئت های تخصصی وجود دارند که در برخی از موارد قبل از رسیدگی قاضی این هیئت ها موضوع را بررسی می کنند.
دیوان عدالت اداری دارای واحد اجرا احکام بوده و آرا این دیوان توسط این واحد اجرا می شود.
برای طرح دعوا در این سازمان می توانید به صورت حضوری به شعب بدوی دیوان عدالت اداری رجوع و شکایت خود را کتبا مطرح کنید.
شما می توانید مبلغ چک را از سه طریق دادگاه، شورا حل اختلاف یا اجرا ثبت مطالبه کنید.
در این روش شما ابتدا باید به بانک مراجعه کرده و گواهی عدم پرداخت دریافت کنید یا در اصطلاح چک را برگشت بزنید. سپس می توانید به دفاتر خدمات قضایی مراجعه و علیه صادر کننده چک دادخواستی تنظیم کنید. در دادخواست باید مشخصات کامل چک از قبیل مبلغ چک، تاریخ پرداخت چک و سایر جزییات را نوشته و گواهی عدم پرداخت چک را به دادخواست پیوست کنید.
مرجع صالح به رسیدگی در این مورد دادگاهی است که در حوزه آن چک برگشت خورده است.
رسیدگی به چک هایی که مبلغ آنها کمتر از 20 میلیون تومان است در صلاحیت شورا حل اختلاف قرار دارد.
شما می توانید با چک و گواهی عدم پرداخت به شورا مراجعه کرده و دادخواست خود را به صورت کتبی و شفاهی مطرح کنید.
شما می توانید پس از برگشت زدن چک، از چک یک کپی برابر اصل تهیه کرده و با مدارک شناسایی خود به اجرا ثبت مراجعه کنید.
اداره ثبت پس از دریافت درخواست شما ابلاغیه ای را برای بدهکار ارسال کرده و او باید ظرف 10 روز مبلغ چک را پرداخت یا به هر نحو تکلیف آن را مشخص کند.
اما اگر بدهکار اقدامی برای پرداخت چک انجام ندهد، اداره ثبت اموال وی را شناسایی و به میزان مبلغ چک اموال او را توقیف می نماید.
مطالبه چک از طریق اجرا ثبت هزینه ای ندارد اما اگر بدهکار در مهلت قانونی اقدامی برای پرداخت نکند، باید 5% از مبلغ بدهی خود را به اداره ثبت بپردازد.
در روابط کاری بین کارگر و کارفرما ابتدا قرارداد کاری تنظیم شده و ضمن قرارداد توافقات دو طرف در مورد نحوه کار، حقوق و مزایا و غیره نوشته می شود.
قرارداد کار در موارد زیر خاتمه می یابد.
طبق قانون فردی که به سن بازنشستگی می رسد از چرخه کار خارج شده و به او از طرف سازمان تامین اجتماعی حقوق بازنشستگی پرداخت می شود.
سن بازنشستگی برای مردان 60 و برای زنان 50 سال است، همچنین اگر شخصی 30 سال سابقه پرداخت بیمه داشته باشد با هر سنی بازنشسته می شود.
قرارداد کار در صورت فوت کارگر پایان می یابد. در این صورت کارفرما باید حق و حقوق کارگر فوت شده را به خانواده و وراث او بپردازد. همچنین سازمان تامین اجتماعی نیز باید به خانواده او مستمری پرداخت کند.
اگر کارفرما فوت کند، قرارداد کار پایان نمی یابد بلکه وراث کارفرما باید به جای او تعهدات وی را انجام دهند.
از کار افتادگی کلی زمانی باعث پایان قرارداد کار می شود که کارگر توانایی کار کردن را نداشته و این موضوع به تایید کمیسیون پزشکی سازمان تامین اجتماعی رسیده باشد. در این صورت شخص می تواند از مستمری سازمان تامین اجتماعی بهره مند شود.
اگر قرارداد کار به صورت موقت چندماهه یا یکساله تنظیم شود، پس از پایان این مدت قرارداد کار خاتمه می یابد، البته کارفرما می تواند این قرارداد را تمدید کند. تمدید قرارداد موقت باعث دائمی شدن آن نمی شود.
اگر قراردادی به صورت دائمی تنظیم شود هیچگاه به قرارداد موقت تبدیل نشده و در صورتی که کارفرما قرارداد دائم را به موقت تبدیل کند کارگر می تواند به مراجع حل اختلاف مراجعه کند.
در پایان قرارداد کار موقت به تعداد سال هایی که کارگر سابقه کار دارد، 30 روز حقوق به ازا هر سال پرداخت خواهد شد.
در برخی مواقع قرارداد کار برای انجام موضوع مشخصی تنظیم می شود و پس از انجام موضوع، قرارداد خاتمه می یابد.
استعفا کارگر
یکی از دیگر موارد پایان قرارداد کار استعفا کارگر است. کارگر از زمان ارائه استعفا نامه باید یک ماه به کار خود ادامه دهد. اگر کارگر بعد از 15 روز از ارائه استعفا نامه، آن را پس بگیرد، مثل آن است که اصلا استعفا نداده است و می تواند به کار خود مثل سابق ادامه دهد.
در صورتی که کارگر روند استعفا را به طور کامل انجام دهد به او حق سنوات پرداخت می شود.
ممکن است ضمن قرارداد شروطی ذکر شده باشد، هر یک از طرفین قرارداد می توانند با استفاده از این شروط قرارداد را فسخ کنند.
تغییرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و گسترش فناوری نیز موجب پایان قرارداد کار می شوند در این صورت به کارگرانی که قرارداد آنها خاتمه یافته است، بیمه بیکاری تعلق می گیرد.
اگر کارگری وظیفه خود را به درستی انجام نداده یا آیین نامه های انضباطی کارگاه را با وجود تذکرات کتبی نقض کند، کارفرما می تواند با تایید شورا اسلامی کار او را اخراج کند.
اگر کارگر نسبت به این موضوع اعتراضی داشته باشد، می تواند اعتراض خود را در هیئت های حل اختلاف وزارت کار مطرح کند.
اگر هیئت های حل اختلاف اخراج کارگر را تایید کنند، کارفرما باید به ازا هر سال کار او 30 روز حقوق به وی بپردازد.
اگر هیئت های حل اختلاف اخراج کارگر را بی مورد بدانند کارگر باید به کار خود بازگشته و حقوق این مدت هم به او پرداخت شود.
برخی از اعمال در قانون جرم انگاری شده و برای آنها مجازاتی تعیین شده است. با این وجود مردم کمتر از اینگونه جرائم شکایت می کنند یکی از این نوع جرائم جرم مزاحمت تلفنی.
سوت کشیدن، سکوت و فوت کردن بی وقفه در گوشی
فحاشی یا زدن تهمت های ناروا به مخاطب.
همچنین اعلام اخبار کذب به مخاطب که باعث شوک و ناراحتی زیاد او شود.
شما می توانید موضوع را از طریق شرکت مخابرات پیگیری کنید. علاوه بر آن می توانید در دادسرا علیه شخص مزاحم شکایت کیفری مطرح نمایید.
برای انجام شکایت می توانید به دادسرا محل زندگی یا کار خود مراجعه کرده و شکایت کیفری مطرح کنید.
عنوان شکایت را ایجاد مزاحمت تلفنی از طریق پیامک یا تلفن درج کنید، همچنین در صورتی که مزاحم به شما توهینی کرده باشید می توانید در ضمن شکایت خود اعاده حیثیت کنید.
اگر اطلاعاتی در مورد شخص مزاحم ندارید در قسمت مشخصات متشاکی عبارت نامشخص را درج کنید.
پس از ارائه شکایت دادگاه برای شناسایی شخص مزاحم استعلامی را برای مخابرات ارسال کرده و مخابرات پرینت تلفنی شاکی را برای دادگاه ارسال می کند تا شخص مزاحم شناسایی شود.
پس از شناسایی مزاحم دادسرا برای او اخطاریه ارسال کرده و او باید در دادسرا برای ارائه توضیحات حاضر شود.
اگر شخص با اخطار اول در دادسرا حاضر نشود برای بار دوم احضار خواهد شد و در صورتی که بار دوم هم در دادسرا حاضر نشود، در صورت تشخیص دادستان برای او حکم جلب صادر می شود.
یکی از راه هایی که به شما برای اثبات مزاحمت کمک می کند، استفاده از صدای ضبط شده است. صدا ضبط شده نمی تواند دلیل معتبری باشد اما به عنوان اماره ممکن است به قاضی کمک کند.
ولی بهترین راه اثبات، شهادت شهود یا اقرار خود مزاحم است.
این جرم از جمله جرائم عمومی بوده و مجازات آن یک تا شش ماه حبس است.
وقتی جرمی در زمره جرائم عمومی قرار می گیرد به این معنا است که حتی با گذشت شاکی پرونده مختومه نخواهد شد و مجرم مجازات می شود.
گذشت شاکی در این جرائم باعث تخفیف در مجازات می شود.
هر شخصی که قصد دادخواهی در دادگاه را داشته باشد طبق قانون باید هزینه ای را به دادگاه پرداخت کند که به آن هزینه دادرسی گویند. اکثر افراد مجبور به پرداخت هزینه دادرسی هستند اما برخی از افراد به علت داشتن شرایط خاص از پرداخت هزینه دادرسی معاف می شوند.
در این مطلب قصد داریم انواع دعوی و هزینه دادرسی آنها را مشخص کنیم.
دعاوی کیفری به دعاوی گویند که بعد از وقوع جرم و در دادسرا مطرح می شود.
شخصی که از وقوع جرمی دچار ضرر شده یا مورد ظلم قرار گرفته است می تواند به دادسرا مراجعه کرده و شکایت مطرح کند.
برای طرح دادخواست در دادسرا لازم است شخص 5000 تومان هزینه دادرسی بپردازد که به ازا این هزینه دادگاه تمبری را بر روی دادخواست وی می چسباند که به این عمل ابطال تمبر گویند.
شکایت از شخص صادر کننده چک بلامحل، دعوی کیفری محسوب می شود اما هزینه دادرسی برای شکایت علیه این شخص به مبلغ چک بستگی دارد.
مبلغ چک | هزینه دادرسی (تومان) |
تا صد هزار تومان | 5000 |
تا یک میلیون تومان | 20,000 |
تا 10 میلیون تومان | 30,000 |
بیش از 10 میلیون تومان | یک هزارم مبلغ چک |
علاوه بر هزینه ای که با توجه به مبلغ چک پرداخت می شود، هزینه دادخواست کیفری نیز باید جداگانه پرداخت شود. برای مثال شخصی که چکی به مبلغ 100 هزار تومان دارد و می خواهد علیه صادر کننده آن شکایت کیفری کند، باید 10 هزار تومان هزینه دادرسی بپردازد (5000 تومان برای مبلغ چک و 5000 تومان هم برای شکایت کیفری)
البته در صورتی که شما به برگه های دیگری مثل اظهارنامه، برگه دادخواست بیشتر، برگه اجراییه دادگاه یا هیئت های حل اختلاف قانون کار احتیاج داشته باشید باید به ازا هر برگ 1500 تومان پرداخت کنید.
دعاوی حقوقی زمانی مطرح می شوند که افراد در روابط اجتماعی، اقتصادی یا خانوادگی خود دچار اختلاف شده باشند.
دعاوی حقوقی به دو دسته دعاوی مالی و غیر مالی تقسیم می شوند که هر یک را در ذیل برای شما توضیح می دهیم.
برخی از دعاوی مثل طلاق، حضانت، تامین خواسته از دعاوی هستند که به صورت مستقیم آثار مالی نداشته و خواسته خواهان از اقامه آن ها به دست آوردن مال نیست.
در این دعاوی هزینه ارائه دادخواست 5000 تومان است اما علاوه بر آن خواهان باید با توجه به نوع دعوی بین 30 تا 150 هزار تومان به عنوان هزینه دادرسی پرداخت کند. مثلا هزینه دادرسی طلاق 30 هزار تومان و هزینه دعوی مربوط به مال غیر منقول (خانه، زمین) 100 هزار تومان است.
دعاوی مالی مثل دعوی مطالبه چک، سفته یا مطالبه خسارت دعاوی هستند که خواسته اصلی آنها به طور مستقیم پول است، بنابراین به آنها دعاوی مالی گویند.
هزینه دادرسی در دعاوی مالی در دادگاه بدوی به شرح زیر است.
خواسته دعوی | هزینه دادرسی |
تا 20 میلیون تومان | 2/5% |
بیش از 20 میلیون تومان | 3/5% |
علاوه بر این مبلغ، هزینه ارائه دادخواست و هزینه سایر امور مثل کارشناسی و ... نیز باید توسط خواهان پرداخت شود.
در دعوی مطالبه مهریه طبق قانون هزینه دادرسی به ازا یک میلیون تومان اول مهریه 15 هزار تومان و بعد از آن به ازا هر یک میلیون، زن باید 20 هزار تومان هزینه دادرسی بپردازد.
رسیدگی به برخی از پرونده های کیفری و حقوقی در صلاحیت شورا حل اختلاف است.
شورا نیز همانند دادگاه برای رسیدگی به دعاوی مبلغی را به عنوان هزینه دادرسی معین می کند.
هزینه دادرسی شورا حل اختلاف برای پرونده های کیفری 5000 تومان و برای پرونده های حقوقی 15 هزار تومان است.
برای محاسبه هزینه دادرسی می توانید به سایت خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کنید.