پس از رسیدگی به رای در دادگاه تجدید نظر، محکوم علیه می تواند درخواست فرجام خواهی کند. درخواست فرجام خواهی در دیوان عالی کشور بررسی می شود. دیوان حکم دادگاه تجدید نظر را بدون حضور طرفین و از جهت انطباق با موازین شرعی و قانونی مورد بررسی قرار می دهد.
در امور کیفری شاکی و نماینده قانونی او، متهم و نماینده قانونی او و همچنین دادستان می توانند دادخواست فرجام خواهی را مطرح کنند.
مهلت فرجام خواهی برای افراد مقیم ایران 20 روز و برای افراد مقیم خارج از کشور 2 ماه می باشد. در صورتی که محکوم علیه در خواست تجدید نظر خواهی نکرده باشد، با پایان مهلت تجدید نظر خواهی مهلت فرجام خواهی آغاز می شود.
زمانی که محکوم علیه درخواست تجدید نظر خواهی کرده باشد، مهلت تجدید نظر خواهی از زمان ابلاغ رای تجدید نظر خواهی آغاز می شود.
اگر دادخواست فرجام خواهی در مهلت مقرر به دادگاه تسلیم نشود یا دادخواست فرجام خواهی ناقص باشد و در مدت معین شده رفع نقص نشود دادگاه در هر دو مورد قرار رد دادخواست را مطرح می کند. در این صورت شخص می تواند نسبت به قرار صادر شده در دیوان عالی کشور اعتراض کند.
لازم به ذکر مهلت رفع نقص دادخواست 10 روز می باشد که این زمان از تاریخ ابلاغ اخطاریه محاسبه می شود.
دادخواست فرجام خواهی باید شامل نام و نام خانوادگی، مشخصات و اقامتگاه فرجام خواه (کسی که دادخواست را مطرح می کند) باشد. و اگر این دادخواست را وکیل فرجام خواه اقامه می کند مشخصات او نیز باید در دادخواست درج شود.
نام و نام خانوادگی، مشخصات و اقامتگاه فرجام خوانده (کسی که دادخواست علیه او اقامه می شود.
حکم و دادخواستی که نسبت به آن درخواست فرجام خواهی مطرح شده است.
دادگاه صادرکننده رای.
تاریخ ابلاغ رای
دلایل و مستندات شخص برای فرجام خواهی.
اگر محکوم به دعوا از امور مالی بوده و محکوم له (کسی که حکم به نفع او صادر شده است) اجرا حکم را درخواست کرده باشد دادگاه در صورتی حکم را اجرا می کند که محکوم له تامین مناسبی را در اختیار دادگاه بگذارد.
اگر محکوم به از امور غیر مالی باشد، دادگاه در صورتی اجرا حکم را متوقف می کند که محکوم علیه (کسی که حکم به ضرر او صادر شده است) تامین مناسبی را در اختیار دادگاه بگذارد.
طرق شکایت از رای | مهلت اعتراض به رای | مرجع رسیدگی کننده | آرا قابل اعتراض | |
مقیم ایران | مقیم خارج | |||
واخواهی | 20روز | 2 ماه | دادگاه صادرکننده رای | آرا غیابی |
تجدید نظر خواهی | 20روز | 2 ماه | دادگاه تجدید نظر استان | آرا دادگاه بدوی |
فرجام خواهی | 20روز | 2 ماه | دیوان عالی کشور | آرا دادگاه بدوی و تجدید نظر |
اگر ابلاغیه های پرونده های حقوقی به شخص خوانده ابلاغ قانونی شود و شخص خوانده در هیچ یک از جلسات دادرسی حاضر نشده، وکیل و لایحه دفاعی نفرستد، حکم نسبت به او غیابی تلقی می شود. او می تواند بعد از صدور حکم به رای صادره در همان دادگاه اعتراض کند، به این اعتراض واخواهی و به شخص معترض واخواه گویند. واخواهی در هر دو دادگاه بدوی و تجدید نظر امکان پذیر است همچنین واخواهی باعث تعلیق در اجرا حکم می شود.
واخواهی در امور کیفری زمانی امکان دارد که ابلاغیه های دادگاه به متهم، ابلاغ قانونی شده باشد و متهم در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده، وکیل و لایحه دفاعیه هم نفرستد. در نهایت رای صادره در دادگاه نسبت به متهم غیابی تلقی شده و او می تواند ظرف مهلت های گفته شده در ذیل تقاضای واخواهی کند.
مهلت و زمان واخواهی برای افرادی که حکم به آنها ابلاغ واقعی شده است در صورتی که مقیم ایران باشند 20 روز و در صورتی که مقیم خارج از کشور باشند 2 ماه می باشد. این مهلت از زمان ابلاغ رای آغاز می شود.
کسانی که رای دادگاه به آنها ابلاغ قانونی می شود از زمان اطلاع از حکم 20 روز و 2 ماه فرصت برای واخواهی دارند.
در هر دو مورد بالا اگر شخص در مهلت های گفته شده به رای صادره اعتراض نکند، امکان واخواهی او از بین می رود مگر عذر موجهی داشته باشد.
عذر های موجه در این مورد طبق قانون عبارت است از:
مریضی که مانع حرکت شخص باشد با توجه به گواهی پزشکی و شهادت شهود.
فوت پدر یا مادر، فرزند یا همسر او. این مورد تا 7 روز موجه است.
ایجاد حوادث قهریه سیل، زلزله، آتش سوزی.
شخص توقیف یا حبس بودن شخص. (منظور توقیف یا حبس غیر قانونی است.) اگر شخص در زندان باشد می تواند اعتراض خود را از طریق دفتر زندان اعلام کند.
اگر واخواهی پس از مهلت های مذکور انجام شود دادگاه درخواست واخواهی را بررسی می کند. در صورتی که عذر واخواه را بپذیرد واخواهی را قبول در غیر این صورت در خواست واخواهی را رد می کند.
شخصی که درخواست واخواهی او رد شده است می تواند از طریق تجدید نظر خواهی به رای صادره اعتراض کند.
تجدید نظر خواهی یکی از طرق اعتراض به رای صادره است که در دادگاه تجدید نظر استان مورد ارزیابی و بررسی قرار می گیرد.
از تجدید نظر خواهی می توان برای اعتراض به آرای غیابی که مهلت واخواهی آنها گذشته یا برای اعتراض به آرا حضوری استفاده کرد.
تجدید نظر خواه کسی است که حکم دادگاه بدوی علیه او صادر شده و نسبت به این حکم اعتراض دارد. بنابراین نسبت به حکم صادره از دادگاه بدوی در خواست تجدید نظر خواهی می کند.
تجدید نظر خوانده کسی است که رای دادگاه بدوی به نفع او صادر شده و در دادگاه تجدید نظر دادخواست علیه او اقامه شده است.
برای مثال وقتی زنی دادخواست طلاق می دهد و رای دادگاه بدوی به نفع او صادر می شود. شوهر او می تواند نسبت به رای صادره درخواست تجدیدنظر خواهی را مطرح کند. در این صورت مرد تجدید نظر خواه و زن تجدید نظر خوانده می باشد.
تجدید نظر خواهی در امور کیفری هم همچون تجدید نظر خواهی در امور مدنی است فقط جهات تجدید نظر در امور کیفری با امور حقوقی متفاوت است.
مدت تجدید نظر خواهی در مورد افراد مقیم ایران 20 روز و در مورد افراد مقیم خارج 2 ماه می باشد.
اگر رای دادگاه در مرحله بدوی به صورت غیابی صادر شود و شخص محکوم در مدت مشخص شده درخواست واخواهی کند، مهلت تجدید نظر خواهی در این مورد از زمان ابلاغ حکم واخواهی آغاز می شود.
اما اگر حکم غیابی صادر شده و شخص محکوم در زمان مشخص شده درخواست واخواهی نکند پس از پایان مهلت 20 روزه یا دو ماهه واخواهی مهلت تجدید نظر خواهی آغاز می شود.
اگر در مرحله بدوی حکم به صورت حضوری صادر شود، مهلت تجدید نظر خواهی از زمان ابلاغ حکم آغاز می شود.
تبدیل شرکت باعث ایجاد تغییراتی در نحوه اداره شرکت می شود اما به شخصیت حقوقی آن خللی وارد نمی کند.
شرکت تضامنی کامل ترین نوع شرکت بوده و ایجاد هر نوع تغییر در شرکت تضامنی به توافق و تصمیم تمام شرکا نیاز دارد. همچنین در صورتی که شرکت توانایی پرداخت بدهی های خود را نداشته باشد، تمامی شرکا به صورت تضامنی مسئول پرداخت بدهی های شرکت خواهند بود.
حال اگر تمام شرکا شرکت تضامنی به تبدیل شرکت تضامنی به شرکت سهامی خاص یا عام توافق کنند می توانند با رعایت قوانین این تبدیل را انجام دهند.
البته به خاطر داشته باشید که با تغییر شرکت تضامنی به شرکت سهامی مسئولیت شرکا تضامنی در قبال معاملات و طلبکاران شرکت تضامنی از بین نمی رود و شرکا همچنان در مقابل طلبکاران مسئولیت دارند.
پس بهتر است شرکا شرکت های تضامنی تمامی تعهدات و بدهی های شرکت تضامنی را پرداخت کنند سپس با تنظیم اساسنامه، تامین سرمایه و ثبت شرکت، شرکت سهامی مورد نظر را ثبت کنند.
در قانون تجارت اشاره مستقیم و صریح برای تبدیل شرکت های سهامی عام به شرکت های سهامی خاص نشده است اما در ماده 5 لایحه قانون تجارت گفته شده است که اگر سرمایه هر یک از شرکت های تجاری بعد از تاسیس به میزان کمتر از حداقل سرمایه تعیین شده در این قانون کاهش یابد، شرکت مزبور دو راه دارد یا ظرف یک سال سرمایه خود را افزایش دهد یا به یکی دیگر از انواع شرکت های ذکر شده در قانون تجارت تغیییر یابد.
لازم به ذکر است طبق قانون تجارت حداقل سرمایه مورد نیاز برای تشکیل شرکت سهامی عام پنج میلیون ریال و برای تشکیل شرکت سهامی عام یک میلیون ریال می باشد.
شرکت سهامی خاص با رعایت موارد ذیل می تواند به شرکت سهامی عام تبدیل شود.
از زمانی که مجمع عمومی فوق العاده شرکت سهامی خاص تبدیل شرکت به سهامی عام را تصویب می کند. مدیر شرکت باید ظرف یک ماه مدارک ذیل را جمع آوری کرده و به مرجع ثبت شرکت ها تحویل دهد.
تمامی تغییرات اساسی شرکت سهامی خاص باید با تصویب مجمع عمومی فوق العاده انجام شود. در این مورد نیز مجمع عمومی فوق العاده تشکیل و موضوع تبدیل شرکت را بررسی نموده و در صورت رضایت تمام شرکا حاضر این موضوع را تصویب می کند.
بعد از تصویب مجمع، مدیر شرکت صورت جلسه تصویب مجمع عمومی فوق العاده و اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود را به همراه کپی شناسنامه تمامی شرکا به دفتر ثبت شرکت ها تقدیم می کند.
برای اینکار مثل ثبت و تشکیل شرکت سهامی خاص باید مدارک ذیل به دفتر ثبت شرکت ها تحویل داده شود.
داوری به معنا حل و فصل اختلافات، توسط شخصی به غیر از قاضی و به دور از تشریفات دادگاه است.
از زمان های قدیم هرگاه افراد در مورد معاملات منعقد شده بین خود دچار اختلاف می شدند، برای حل و فصل این اختلافات به دادگاه رجوع می کردند. اما امروزه با وجود شرط داوری، به خصوص در معاملات تجاری و سرمایه گذاری، افراد دیگر نیازی به رجوع به دادگاه ندارند.
در معاملاتی که دارای شرط داوری هستند، افراد می توانند سریع تر، با صرف هزینه کمتر و به صورت تخصصی اختلافات خود را حل کنند.
در قراردادهایی که به صورت بین المللی تنظیم می شوند بهترین روش حل اختلافات استفاده از شرط داوری است چرا که طرفین نسبت به قوانین کشور طرف مقابل آگاهی نداشته و ممکن است محاکم آن کشور را بی طرف ندانند.
نحوه محاسبه و تعیین حق الزحمه داوری در موردی که خواسته دعوا مالی یا غیر مالی باشد متفاوت است.
حق الزحمه داور در دعاوی مالی که خواسته دعوا تا 50.000.000 ریال می باشد 5% و در دعاوی مالی که خواسته دعوا بیش از 50 میلیون ریال تا 250 میلیون ریال باشد 3% و در دعاوی مالی که میزان خواسته آن بیش از 250 میلیون ریال باشد 2% از خواسته دعوا می باشد.
در دعاوی غیر مالی حق الزحمه داور 500 هزار ریال می باشد.
حق الزحمه داوری باید در زمان تنطیم قرارداد و شرط داوری تعیین شود.
اشخاص ذیل نمی توانند به عنوان داور انتخاب شوند.
اشخاصی که بر طبق قانون اهلیت ندارند اعم از صغیر، مجنون، سفیه و ورشکسته.
اشخاصی که طبق حکم دادگاه از داوری و دادرسی منع شده اند.
قضات و کارمندان اداری قوه قضاییه اعم از اینکه معلق شده یا مشغول خدمت باشند.
کسانی که کمتر از 25 سال سن دارند.
اشخاصی که در اختلاف به وجود آمده ذینفع محسوب می شوند.
کسانی که با یکی از طرفین دعوا نسبت خویشاوندی دارند تا درجه 2 از طبقه سوم.
داوری در صورت توافق طرفین.
فوت یا حجر یکی از طرفین.
پایان مدت داوری و عدم صدور رای.
از بین رفتن دعوا اصلی.
صادر شدن حکم بر بطلان رای داوری منحل می شود.
حل اختلاف از طریق داوری معمولا به صورت شرطی ضمن قرارداد ذکر می شود.
در مواردی ممکن است طرفین ضمن قرارداد در مورد داوری، شرطی را ذکر نکنند اما پس از انعقاد قرارداد تصمیم بگیرند اختلافات خود را به داوری ارجاع دهند. یا گاهی دو نفر قراردادهای متعددی را منعقد می کنند و تصمیم می گیرند اختلافات پیش آمده بین خود در مورد تمام یا برخی از قراردادها را به داوری ارجاع دهند.
در این زمان طرفین می توانند قراردادی را تحت عنوان قرارداد داوری تنظیم کنند و ذیل قرارداد تعداد داور، شخص داور و موضوعات مورد نظر خود برای ارجاع به داور را ذکر کنند.
اساسنامه شرکت در واقع سند هویتی شرکت است که در آن نام شرکت، موضوع، هدف و مدت فعالیت شرکت درج می شود. علاوه بر آن در اساسنامه نحوه اداره شرکت، انتخاب مدیران و تشکیل مجامع شرکت را نیز مشخص می کنند.
تنظیم اساسنامه مخصوص شرکت های سهامی عام یا خاص بوده و باید در مراجع ثبت شرکت ها ثبت شود..
زمانی که چند نفر تصمیم به تشکیل شرکت می گیرند برگه ای را بین خود تنظیم می کند که به آن شرکت نامه گویند. شرکت نامه مخصوص شرکت های تضامنی، نسبی و با مسئولیت محدود بوده و شرکت های سهامی و تعاونی به شرکت نامه نیازی ندارند.
در اساسنامه باید نام و موضوع فعالیت شرکت، میزان سرمایه نقدی و غیر نقدی شرکت و سهم الشرکه هر یک از شرکا، تاریخ تشکیل و مدت فعالیت شرکت، مشخصات و اقامتگاه تمامی شرکا و موسسین شرکت، مشخصات مدیران شرکت و وظایف آنها، مشخصات افراد داری حق امضا، مشخصات بازرسان شرکت، زمان و چگونگی رسیدگی به حساب های شرکت و محاسبه سود و زیان و در نهایت راه های انحلال شرکت نوشته می شود.
پس از تنظیم شرکت نامه موسسین شرکت باید آن را امضا کرده و در دفتر ثبت شرکت ها ثبت نمایند. سپس خلاصه ای از شرکت نامه باید به وزارت دادگستری فرستاده شود.
شرکت نامه همانطور که در بالا توضیح داده شد سندی است که موسسین برخی از شرکت ها آن را بین خود تنظیم کرده و در نهایت به ثبت می رسانند.
اما اظهارنامه در شرکت های سهامی قبل از ثبت شرکت ایجاد شده و در واقع پیش نویس اساسنامه اینگونه از شرکت ها است.
برخی از اطلاعاتی که لازم است حتما در اظهارنامه درج شود عبارت اند از نام، موضوع و مدت فعالیت شرکت، تاریخ تنظیم اظهار نامه، میزان سزمایه و سهام هر یک از شرکا، آدرس مرکز اصلی و شعبات شرکت و نام و مشخصات مدیران و کسانی که حق امضا دارند.