حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

اساسنامه چیست و نحوه تنظیم اساسنامه - حق جو

اساسنامه چیست؟

لغت اساسنامه، از دو بخش اساس + نامه تشکیل شده و کلمه اساس به تنهایی به معنی بنیان و پایه است. در اصطلاح نیز اساسنامه به معنی بنیان و اعتبار شرکت یا به عبارت دیگر نشان دهنده هویت شرکت است که تمامی مسائل مربوط به شرکت از قبیل چگونگی اداره شرکت، نحوه انتخاب مدیران، اهداف شرکت و نحوه دستیابی به این اهداف کاملا در آن نوشته می شود.

در قانون تجارت تنظیم اساسنامه فقط برای شرکت های سهامی پیش بینی شده است.

 

نحوه نوشتن اساسنامه شرکت سهامی

نام شرکت

نام شرکت باید ریشه فارسی داشته و نباید برای تعیین نام شرکت از کلمات انگلیسی استفاده شود. علاوه بر آن نام شرکت باید به گونه ای انتخاب شود که با شئونات اسلامی در تعارض نباشد. همچنین نام شرکت باید از نام هایی باشد که قبلا ثبت نشده است.

فعالیت شرکت

موضوع فعالیت شرکت باید در اساسنامه آن درج شود.

تاریخ شروع فعالیت شرکت از تاریخ ثبت شرکت آغاز شده و مدت فعالیت شرکت نمی تواند کمتر از دو سال باشد.

مشخص کردن محل مرکز اصلی شرکت و شعب آن.

 

نحوه تنظیم اساسنامه

 

سرمایه و سهام شرکت

درج مبلغ سرمایه شرکت و مشخص کردن میزان سرمایه نقدی و غیر نقدی.

نوشتن مبلغ اسمی سهام و میزان سهام با نام و سهام بی نام. در صورت وجود سهام ممتازه میزان و خصوصیات این سهام نیز باید مشخص باشد.

تعیین مبلغ قابل پرداخت برای هر سهم و تعیین مدت برای مطالبه باقی مانده مبلغ سهام که این مدت نباید بیشتر از 5 سال باشد.

مشخص کردن چگونگی انتقال سهام با نام .

مشخص کردن تبدیل سهام با نام به سهام بی نام و بالعکس.

درج شرایط و ترتیب صدور اوراق قرضه در صورت نیاز.

نحوه افزایش یا کاهش سرمایه شرکت

مجمع عمومی شرکت

شرایط تشکیل مجامع

مشخص کردن قوانین مربوط به تشکیل و اداره مجامع عمومی.

اداره شرکت

مشخص کردن تعداد مدیران، نحوه انتخاب و مدت فعالیت آنها. همچنین مشخص کردن جانشین برای مدیرانی که استعفا داده، فوت کرده یا دچار حجر می شوند.

مشخص کردن وظایف و اختیارات مدیران.

تعیین میزان سهام تضمینی مدیران برای پرداخت به صندوق شرکت.

مشخص کردن تعداد بازرسان شرکت، نحوه انتخاب و فعالیت آنها.

معین کردن تاریخ آغاز و پایان سال مالی شرکت و تعیین زمان تنظیم ترازنامه و حساب سود و ضرر شرکت برای تحویل به بازرسان و مجمع عمومی سالانه.

چگونگی انحلال اختیاری شرکت و تصفیه آن.

تغییر اساسنامه

تغییر اساسنامه از وظایف مجمع عمومی فوق العاده بوده و هرگونه تغییر در اساسنامه باید در مرجع ثبت شرکت ها ثبت شود.

اساسنامه شرکت باید تمام موارد گفته شده در بالا را در بر گیرد و هر مورد در اساسنامه باید جزیی و با دقت توضیح داده شود تا جای هیچگونه بهامی وجود نداشته باشد.

 

نحوه ابلاغ و تفاوت ابلاغ قانونی و ابلاغ واقعی،آثار،مدت زمان ابلاغ - حق جو

یکی از مهم ترین ارکان دادرسی عادلانه مسئله ابلاغ است. ابلاغ در هر مرحله از دادرسی باید با نهایت دقت انجام شود تا طرفین از مکان و زمان جلسه دادرسی و دیگر موارد آگاه شوند.

در تمام مراحل دادرسی اعم از بدوی، تجدید نظر و فرجام خواهی، اوراق قضایی به طرفین دعوی ابلاغ می شود و ابلاغ اوراق قضایی مخصوص مرحله خاصی نیست.

به جز در موارد استثنایی که قانون مشخص کرده است ابلاغ در سایر موارد باید به صورت کتبی انجام شود.

 

انواع ابلاغ و تفاوت آنها

ابلاغ واقعی

اگر مامور ابلاغ، اوراق قضایی را به خود شخص خوانده تحویل داده و در نسخه اخطاریه از وی رسید دریافت کند، به این ابلاغ، ابلاغ واقعی گویند.

حال ممکن است شخص خوانده از تحویل اوراق قضایی امتناع کند، در این مورد مامور ابلاغ، این موضوع را در برگه اخطاریه درج کرده و برگه های قضایی را به دادگاه باز می گرداند.

گاهی شخص خوانده خود در دفتر دادگاه حاضر شده و برگه های ابلاغ را دریافت می کند، این نوع ابلاغ نیز در زمره ابلاق واقعی قرار می گیرد.

ابلاغ قانونی

در موارد ذیل ابلاغ قانونی می باشد:

  • اگر شخص خوانده از تحویل اوراق قضایی خودداری کند در این صورت مامور ابلاغ این موضوع را در برگه اخطاریه درج کرده و برگه ها را به دادگاه باز می گرداند.

 

  • در صورتی که در اقامتگاه خوانده، خوانده حاضر نبوده و اوراق قضایی به بستگان یا خدمه وی تحویل داده شود.

 

  • در صورتی که خوانده یا بستگان و خدمه وی در نشانی ذکر شده حضور نداشته یا از تحویل اوراق قضایی خودداری کنند، در این صورت مامور ابلاغ نسخه دوم ابلاغیه را در محل الصاق می کند و سایر اوراق را به دادگاه باز می گرداند. شخص خوانده می تواند به دفتر دادگاه رجوع کرده و ابلاغیه را دریافت کند.

 

  • ابلاغ به افراد مقیم خارج از کشور از طریق وزارت امور خارجه و ماموران سیاسی یا کنسولی ایران در کشور خارجی انجام می شود. ماموران پس از انجام ابلاغ مراتب را از طریق وزارت امور خارجه به دادگاه اطلاع می دهند.

 

  • در دعاوی که خواندگان آن متعدد می باشند مثل دعاوی علیه اهالی یک روستا، ابلاغیه هم در روزنامه کثیر الانتشار منتشر می شود، هم برای شخص یا اشخاصی که خواهان آنان را معارض خود معرفی کرده است فرستاده می شود.

 

  • اوراق قضایی در ادارات دولتی یا عمومی به رییس دفتر یا قائم مقام وی ابلاغ می شود.

 

  • اوراق قضایی در ادارات و شرکت های غیر دولتی به مدیر، قائم مقام وی، کسی که در شرکت حق امضا دارد یا مسئول دفتر ابلاغ می شود.

 

  • اگر خوانده در حوزه قضایی دیگری اقامت داشته باشد، اوراق قضایی به دفتر دادگاه محل اقامت خوانده فرستاده شده تا ابلاغ از طریق آن دادگاه انجام شود. در محل هایی که دادگاه وجود ندارد ابلاغیه از طریق مامورین انتظامی صورت می گیرد.

 

  • اگر خوانده مجهول المکان باشد، اوراق قضایی یکبار در روزنامه کثیر الانتشار چاپ می شود. فاصله انتشار ابلاغیه تا جلسه دادگاه نباید کمتر از یک ماه باشد. اما اگر خواهان آدرس خوانده را به اشتباه وارد کرده باشد دادگاه به او 10 روز زمان می دهد تا آدرس خوانده را اصلاح کند در غیر این صورت دادخواست او را رد می کند. مگر خواهان درخواست ابلاغ از طریق نشر آگهی را مطرح نماید.

 

ابلاغ واقعی و قانونی

 

ابلاغ تلفنی

در صورتی دادگاه می تواند ابلاغ را به صورت تلفنی انجام دهد که خواهان شماره تلفن همراه و ثابت خود را در دادخواست ذکر کرده و صراحتا عنوان کند که این شماره ها را برای ابلاغ تلفنی قید کرده است.

 

آثار ابلاغ واقعی و قانونی

اگر زمان و مکان جلسه رسیدگی به خوانده به صورت واقعی ابلاغ شود اما او در جلسه دادرسی حاضر نشده و لایحه ای هم نفرستد، رای صادره از دادگاه نسبت به خوانده حضوری تلقی می شود.

اما اگر رای به صورت قانونی به خوانده ابلاغ شود و او در جلسه دادرسی حاضر نشده و لایحه هم نفرستد، رای صادره نسبت به او غیابی محسوب می شود. در نتیجه او می تواند در مدت مشخص شده تقاضا واخواهی کند.

مدت زمان ابلاغ اوراق قضایی

در امور کیفری فاصله ابلاغ تا جلسه رسیدگی حداقل 3 روز می باشد اما در مورد جرائمی که مجازات آنها قصاص، قطع عضو و اعدام است و همچنین در مواردی که اقامتگاه متهم مشخص نیست، دادگاه بدون ابلاغ دستور به جلب متهم را می دهد.

این فاصله در امور حقوقی برای افراد ساکن ایران نباید کمتر از 5 روز و برای افراد مقیم خارج از کشور نباید کمتر از 2 ماه باشد.

 

مامور ابلاغ

ماموران ابلاغ وظیفه ابلاغ اوراق قضایی را به عهده دارند و باید این اوراق را ظرف 2 روز به دست خوانده برسانند و رسید آن را به دادگاه تحویل دهند.

ابلاغ اوراق قضایی در شهرهای بزرگ به عهده اداره ابلاغ، در شهرهای کوچک و روستاها به عهده ماموران انتظامی می باشد. ابلاغ اوراق قضایی به خارج از کشور نیز توسط وزارت امور خارجه انجام می شود.

ابلاغ اوراق قضایی در دادرسی و مدت آن نقش بسیار مهمی دارد. به طوری که اگر مامور ابلاغ، اوراق قضایی را در محلی به غیر از محل گفته شده ابلاغ قانونی کند و طرفین در جلسه دادرسی حاضر نشوند، دادگاه زمان دیگری را برای تشکیل جلسه معین خواهد کرد.

همچنین ممکن است مامور ابلاغ، ابلاغ را درست انجام داده باشد اما رسید ابلاغ را به دادگاه تحویل ندهد در این مورد نیز اگر طرفین در دادگاه حاضر نشوند دادگاه جلسه رسیدگی را به زمان دیگری موکول خواهد کرد.

 

ابلاغ شونده حقیقی یعنی چه؟

منظور از ابلاغ شونده کسی است که اوراق قضایی به او ابلاغ می شود.

ابلاغ شونده ممکن است شخص حقوقی یا حقیقی باشد. شخص حقوقی یعنی ادارات و موسسات اعم از این که دولتی یا خصوصی باشند و شخص حقیقی یعنی افراد معمولی که دعوی علیه آنها اقامه شده است.

تعریف اعسار،انواع آن،اعسار در چک،مهریه،قسط، تقسیم و رد اعسار - حق جو

اعسار چیست؟

اعسار در لغت به معنی تنگدستی و رنج بوده و در اصطلاح حقوقی اعسار به وضعیتی گفته می شود که شخص به علت نداری و تنگدستی یا به دلیل عدم دسترسی به اموال خود قادر به پرداخت بدهی های خود، هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل نباشد.

 

درخواست اعسار و تقسیط

درخواست اعسار فقط از کسی پذیرفته می شود که بدهکار بوده و طلبکار علیه او اقامه دعوا کرده باشد. در این زمان بدهکار که توانایی پرداخت بدهی خود را ندارد می تواند دادخواست اعسار خود را به دادگاه تقدیم کند تا دادگاه بررسی کرده و رای خود را مبنی بر قبول یا عدم قبول اعسار اعلام کند.

در این زمان اگر عدم توانایی مالی بدهکار اثبات شود، دادگاه بدهی او را با توجه به توانایی مالی اش قسط بندی می کند.

 

اعسار

 

انواع اعسار

اعسار مطلق و اعسار نسبی

اعسار مطلق عبارت است از اینکه شخص معسر به طور کل نمی تواند بدهی یا هزینه دادرسی خود را پرداخت کند چه به صورت یکجا چه به صورت قسطی.

منظور از اعسار نسبی اعساری است که در آن شخص نمی تواند بدهی یا هزینه دادرسی خود را یکجا پرداخت کند اما توانایی پرداخت آنها به صورت قسطی را دارد.

اعسار از پرداخت هزینه دادرسی

پرداخت هزینه دادرسی لازمه طرح دعوا در دادگاه است علاوه بر آن در مواردی لازم است طرفین هزینه کارشناسی، حق الوکاله وکیل و غیره را نیز پرداخت کنند.

در این مورد کسی که توانایی مالی پرداخت این هزینه ها را ندارد می تواند علاوه بر دادخواست دعوی اصلی، درخواست اعسار نیز مطرح کند. در این صورت شخص معسر از پرداخت هزینه دادرسی و سایر هزینه ها مثلحق الوکاله وکیل معاف می شود اما در نهایت اگر حکم به نفع شخص معسر صادر شود او مکلف است هزینه دادرسی را بپردازد.

اعسار چک

گاهی در موضوعات کیفری یا حقوقی افراد به پرداخت مبلغی محکوم می شوند و به علت نداشتن توانایی مالی نمی توانند مبلغ مزبور را پرداخت کنند، این افراد می توانند دادخواست اعسار داده و در صورت اثبات اعسار، بدهی های خود را به صورت قسطی پرداخت کنند در غیر این صورت ممکن است بازداشت شوند.

لازم است شخصی که ادعا اعسار دارد برای اثبات ادعا خود 4 نفر را که از وضعیت مالی او آگاهی دارند به عنوان شاهد به دادگاه معرفی کند. بهتر است شاهدین را از بین کسانی که کارمند دولت هستند انتخاب کنید.

 

حکم اعسار مهریه

اگر در زمان طلاق از طرف مرد، مرد توانایی پرداخت مهریه را نداشته باشد می تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را مطرح کند. در این صورت دادگاه ادعا مرد را بررسی کرده و در صورتی که ادعا او درست باشد پرداخت مهریه را برای او قسط بندی می کند.

اما اگر ادعا اعسار مرد رد شود یا زن بتواند مال یا حساب بانکی از شوهر خود به دادگاه معرفی کند، درخواست اعسار مرد رد شده و او باید مهریه را به صورت یکجا بپردازد، در غیر این صورت بازداشت می شود.

در مورد مهریه عندالاستطاعه، زن باید توانایی مالی مرد برای پرداخت مهریه را اثبات کند و در این مورد مرد نیازی به طرح دادخواست اعسار ندارد.

 

رد اعسار

دادگاه موضوع اعسار را بررسی کرده و در نهایت حکم خود را اعلام می کند. حکم دادگاه در مورد درخواست اعسار قابل تجدید نظر خواهی است.

اگر دادگاه درخواست اعسار از پرداخت محکوم به را رد کند. شخص علاوه بر پرداخت محکوم به باید دو برابر هزینه دادخواست اعسار و حق الوکاله وکیل را نیز بپردازد.

در موارد زیر شخص به مجازات حبس محکوم می شود.

  • در صورتی که مدعی اعسار به دروغ خود را معسر عنوان کرده و دروغ او پس از صدور حکم اعسار مشخص شود.
  • در صورتی که شهود به دروغ شهادت داده باشند و این موضوع بعد از صدور حکم اعسار اثبات شود. در این مورد هم شخص معسر هم شهود مجازات می شوند.
  • بعد از صدور حکم اعسار، معسر مالی را بدست آورده باشد اما همچنان ادعای اعسار کند.
  • شخصی با تبانی با مدعی اعسار خود را به عنوان طلبکار او معرفی کند. در این مورد علاوه بر معسر، طلبکار دروغی او نیز مجازات می شود.

 

وکیل پایه یک،پایه دو،وکیل دادگستری،وکیل در قانون مدنی - حق جو

تعریف وکیل پایه یک و پایه دو

فارغ التحصیلان حقوق برای آن که بتوانند در امور حقوقی مثل مشاوره حقوقی، تنظیم دادخواست و لایحه کار کرده و وکالت کنند باید از مراجع مربوطه پروانه وکالت بگیرند.

پروانه وکالت از طرف کانون وکلا دادگستری و مرکز مشاوران قوه قضاییه صادر می شود.

افرادی که از کانون وکلا پروانه وکالت می گیرند وکیل پایه یک و افرادی که از مرکز مشاوران قوه قضاییه پروانه وکالت می گیرند، وکیل پایه دو هستند.

 

تفاوت وکیل پایه یک و پایه دو دادگستری

کسانی که پروانه وکالت دارند چه وکالت پایه یک چه وکالت پایه دو می توانند امر وکالت را انجام دهند.

افرادی که در آزمون وکالت مربوط به کانون وکلا دادگستری پذیرفته می شوند می توانند در طول دوران کارآموزی تحت نظارت وکیل سرپرست، پرونده های قضایی قبول کنند اما پذیرفته شدگان در آزمون مشاوران قوه قضاییه در طول کارآموزی نمی توانند پرونده وکالت قبول کنند.

میزان تعرفه حق الوکاله مشاورین پایه دو به عنوان وکیل دادگستری پایه دو حداکثر 40% تعرفه وکلا پایه یک دادگستری و میزان تعرفه حق الوکاله مشاورین پایه یک به عنوان وکیل پایه یک دادگستری حدکثر تا 60% آن تعرفه خواهد بود.

افراد پذیرفته شده به عنوان مشاوران قوه قضاییه پس از دریافت پروانه وکالت پایه دو به مدت دو سال فقط باید در محاکم کیفری به جرائم کیفری که مجازات آنها حبس کمتر از 10 سال، شلاق، جزا نقدی، اقدامات تامینی و بازدارنده است، رسیدگی کنند.

 

تفاوت وکیل پایه یک و دو

 

تفاوت وکیل دادگستری و وکیل در قانون مدنی

وکیل دادگستری شخصی است که پروانه وکالت داشته و می تواند در مراجع قضایی مثل دادگاه، دادسرا یا مراجع غیر قضایی مثل دیوان عدالت اداری یا اداره ثبت وکالت اشخاص را به عهده گرفته و امور آنها را انجام دهد.

اما وکیل گفته شده در قانون مدنی در واقع نماینده شخص برای انجام کاری است، میزان فعالیت او محدود بوده و به هیچ وجه نمی تواند در محاکم قضایی وکالت کند.

 

انحلال وکالت،انفساخ عقد،شرایط استعفا یا عزل وکیل - حق جو

عقد وکالت عقدی است که در آن وکیل به عنوان نماینده موکل انجام برخی امور از جمله امور قضایی یا اداری را طبق قرارداد به عهده می گیرد.

عقد وکالت از جمله عقود جایز محسوب می شود، عقد جایز عقدی است که هر یک از طرفین هر زمان که بخواهند می توانند آن را فسخ کنند مگر عدم عزل وکیل یا قرارداد وکالت ضمن عقد لازمی (خرید و فروش، اجاره، نکاح) شرط شده باشد. مثل آن که شوهر ضمن عقد نکاح به همسر خود وکالت در طلاق می دهد، در این صورت شوهر نمی تواند همسر خود را عزل کند.

 

شرایط عزل وکیل

زمانی که موکل وکیل را عزل کرد باید این موضوع را به دادگاه و وکیل عزل شده اطلاع دهد، در غیر این صورت تا زمانی که خبر عزل به وکیل نرسیده است تمام اقدامات او برای موکل موثر است.

اگر وکیل موکل را به صورت شفاهی عزل کند این عزل باید در صورت جلسه دادگاه نوشته شده و به امضا موکل برسد.

همچنین ممکن است موکل وکیل را به موجب سند عادی یا رسمی یا ضمن لایحه کتبی در دادگاه عزل کند. عزل وکیل مانع جریان دادرسی نخواهد شد.

 

تجدید جلسه به علت عزل وکیل

عزل وکیل مانع جریان دادرسی نشده و دادرسی به تاخیر نمی افتد، اما ممکن است دادگاه بابت عزل وکیل از موکل توضیح بخواهد برای این منظور، دادگاه صورت جلسه ای را تنظیم و موارد توضیح را به موکل اطلاع می دهد تا او برای ارائه توضیحات شخصا حاضر شده یا وکیل جدید بفرستد.

 

شرایط عزل و استعفا وکیل

 

استعفا وکیل

استعفا وکیل هم مانند عزل مانع جریان دادرسی نمی شود مگر دادگاه به توضیحی در این باره نیاز داشته باشد.

در صورت استعفا وکیل، دادگاه به موکل اطلاع می دهد تا جریان دادرسی را شخصا یا از طریق وکیل جدید پیگیری نماید. دادگاه به این علت یک ماه دادرسی را به تاخیر انداخته تا موکل مراجعه یا وکیل دیگری را معرفی کند.

اگر وکیل دادخواست را مطرح سپس استعفا دهد، دادگاه استعفا وکیل را به موکل اطلاع داده و ابلاغیه ها را به موکل ارسال می کند.

اگر وکیلی اجازه وکالت در مراحل بالاتر مثل مرحله تجدید نظر یا فرجام خواهی را داشته باشد و پس از صدور رای استعفا دهد، رای به موکل او ابلاغ اما زمان تجدید نظرخواهی یا فرجام خواهی از زمان ابلاغ به وکیل محاسبه می شود مگر موکل اثبات کند که از استعفا وکیل بی اطلاع بوده است.

اگر به علت استعفا وکیل به موکل ضرری وارد شود، وکیل مسئولیت دارد.

 

شرایط عزل و استعفا وکیل

 

انفساخ وکالت

عقود جایز در شرایط زیر منفسخ شده یا به عبارت دیگر خود به خود از بین می روند.

در صورت فوت یا جنون وکیل یا موکل

تمامی عقود جایز با فوت یا جنون طرفین عقد منفسخ می شوند، چرا که در اکثر این عقود خصوصا عقد وکالت شخصیت طرف مقابل بسیار اهمیت دارد لذا وقتی این شخصیت در اثر فوت یا جنون از بین رود، عقد منفسخ می شود.

محجور شدن وکیل یا موکل

منظور از حجر، سفه است، یعنی اگر وکیل و موکل سفیه شوند به طوری که نتوانند مسائل مالی خود را مدیریت کنند، عقد وکالت منفسخ می شود. اما شخص سفیه در موارد غیر مالی می تواند طرف عقد وکالت قرار گیرد چه به عنوان موکل چه به عنوان وکیل.

از بین رفتن موضوع وکالت

موضوع وکالت در چند حالت از بین می رود، اولی زمانی است که خود موکل موضوع وکالت را انجام دهد یا موکل عملی منافی با موضوع وکالت انجام دهد مثل آنکه موکل به وکیل وکالت فروش دهد بعد ملک را به دیگری هبه یا صلح کند. همچنین ممکن است متعلق وکالت از بین برود.

پایان مدت وکالت

اگر در عقد وکالت برای انجام مورد وکالت زمان تعیین شود به ابن صورت که شخص برای مدت یک ماه به وکیل وکالت دهد تا ملک او را بفروشد، پس از گذشت این مدت اگر موضوع وکالت انجام نشده باشد، عقد منفسخ می شود.