حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

تفاوت قتل عمد و غیر عمد (شبه عمد و خطا محض) در قانون مجازات اسلامی - حق جو

زمانی که شخصی با انجام عملی باعث مرگ دیگری شود جرم قتل اتفاق می افتد چه عمل فرد عمدی چه غیر عمدی باشد. جرم قتل چون علیه یک انسان واقع می شود در زمره جرائم علیه اشخاص قرار می گیرد و به دو دسته قتل عمد و غیر عمد تقسیم می شود که آنها را در ذیل بررسی می کنیم.

 

قتل عمد

قتل عمد در 3 حالت می تواند اتفاق بیافتد.

حالت اول زمانی است که شخص قاتل قصد کشتن مقتول را دارد، چه عمل او برای قتل عرفا کشنده باشد چه عرفا کشنده نباشد. برای مثال اگر شخص الف قصد به قتل رساندن شخص ب را داشته باشد، همین قصد برای مجرم شناختن و مجازات او کافی است حتی اگر عمل او عرفا کشنده نباشد مثل اینکه به بازو یا پهلو مقتول ضربه بزند. پس اگر شخص الف با قصد قتل، عملی انجام دهد که عرفا کشنده نیست اما باعث مرگ شخص ب شود. الف قاتل بوده و به مجازات قتل عمد محکوم می شود.

حالت دوم زمانی است که شخص قاتل قصد کشتن مقتول را ندارد اما عملی که نسبت به مقتول انجام می دهد عرفا کشنده است. و شخص نسبت به عملی که انجام می دهد آگاهی دارد. مثال این موضوع اتفاقاتی است که در نزاع و دعواهای خیابانی می افتد. شخص بدون آنکه قصد قتل دیگری را داشته باشد عملی انجام می دهد که عرفا کشنده است مثلا طرف مقابل را هول می دهد و سر شخص به جدول برخورد کرده و شخص می میرد. یا از وسیله ای استفاده می کند و ضرب و جرح انجام می دهد که در نهایت باعث فوت شخص دیگر می شود.

اگر این وسیله آلت قتاله نباشد مرتکب این قتل به 3 تا 10 سال حبس با اعمال شاقه محکوم می شود. ولی اگر از آلت قتاله برای ضرب و شتم استفاده کند در حکم قتل عمد خواهد بود.

حالت سوم حالتی است که شخص قاتل نه قصد قتل دارد و نه عملی که انجام می دهد عرفا کشنده محسوب می شود. ولی انجام آن عمل نسبت به شخص خاص، باعث فوت او می شود. مثل زمانی که شخص پیر یا شخصی که دارای بیماری قلبی است را بترساند.

نکته ای که در مورد این حالت اهمیت دارد این است که شخص قاتل باید نسبت به وضعیت مقتول اطلاع کامل داشته باشد یعنی با آگاهی نسبت به اینکه آن شخص پیر یا بیمار است اقدام به ترساندن وی کند. در غیر این صورت اگر نسبت به وضعیت او آگاه نیست، قتل عمد محسوب نمی شود.

 

مجازات جرم قتل عمد

مجازات جرم قتل عمد در هر سه حالت گفته شده قصاص  است. اولیا دم مقتول (وراث او به جز زن یا شوهر) می توانند درخواست قصاص قاتل را مطرح کنند. البته اولیا دم می توانند به جای قصاص درخواست دیه کنند یا حتی قاتل را ببخشند.

اگر اولیا مقتول درخواسته دیه داشته باشند، خانواده قاتل باید ظرف یک سال دیه خواسته شده را پرداخت کنند. در شرایطی که خانواده مقتول درخواست دیه می کنند قاتل علاوه بر پرداخت دیه به مجازات حبس به مدت 3 تا 10 سال محکوم می شود.

میزان دیه یک انسان کامل در سال 95، 190 میلیون تومان، در سال 96، 210 میلیون تومان و در سال 97، 231 میلیون تومان تعیین شده است.

 

قتل غیر عمد

قتل غیر عمد یک مفهوم عام بوده و به دو گروه قتل شبه عمد و خطا محض تقسیم می شود.

قتل شبه عمد

قتل شبه عمد دارای سه حالت است.

حالت اول زمانی است شخص قصد قتل دیگری را ندارد. عملی هم که انجام می دهد عرفا کشنده نیست اما موجب فوت دیگری می شود. در واقع این نوع قتل به علت عدم مهارت شخص، بی احتیاطی یا بی مبالاتی او رخ می دهد. مثل زمانی که شخص هنگام رانندگی با دیگری تصادف می کند و باعث فوت او می شود. شخص راننده قصد کشتن عابر را ندارد عمل رانندگی نیز عرفا کشنده نیست اما به علت عدم مهارت راننده یا بی احتیاطی او، تصادف اتفاق افتاده و شخص فوت می کند.

حالت دوم زمانی است که شخص نسبت به موضوع آگاهی ندارد. شخص در هویت طرف مقابل اشتباه می کند. مثلا شخصی مرتد فطری یا زنا کار است و به نوعی قتل او مباح می باشد. شخص الف قصد کشتن شخص مرتد را دارد اما اشتباه در هویت می کند و شخص ج را به قتل می رساند. این اشتباه در هویت باعث قتل شبه عمد محسوب می شود. اما اگر شخص الف قصد قتل شخص ب را داشته باشد و به جای آن شخص ج را بکشد قتل عمد محسوب می شود.

در مثال اول چون کشتن یک انسان مرتد مباح است، پس مجازاتی ندارد و اشتباه در هویت موجب قتل شبه عمد می شود. اما در مثال دوم شخص ب مرتد نیست و قتل او قتل عمد محسوب می شود پس اگر اشتباهی رخ دهد باز هم قتل عمد محسوب می شود.

حالت سوم زمانی است که مرتکب قصد کشتن شخص دیگر را ندارد اما عملی که انجام می دهد موجب فوت دیگری می شود به عبارت دیگر بدون قصد قتل، عملی انجام می دهد که نوعا کشنده است.

مجازات قتل شبه عمد

در حالت اول مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به حبس از یک تا سه سال و پرداخت جزا نقدی از 50 تا 500 هزار تومان محکوم می شود.

در حالت دوم مرتکب باید دیه بپردازد. و در حالت سوم مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به مجازات حبس 3 تا 10 سال محکوم می شود.

 

قتل خطا محض

این نوع قتل ممکن است در سه حالت اتفاق بیافتد.

حالت اول قتلی است که در حالت خواب یا بیهوشی اتفاق بیافتد. مثل آنکه شخص با غلتیدن در خواب باعث قتل دیگری شود.

حالت دوم زمانی است که کودک یا مجنون دیگری را به قتل برسانند.

حالت سوم زمانی است که شخص نه قصد قتل و نه قصد انجام فعل را دارد. اما در اثر اشتباه عملی را انجام می دهد که باعث فوت دیگری می شود. مثلا در عروسی ها با اسلحه تیر هوایی شلیک می کنند اما باعث فوت یک انسان می شود. یا شخص برای شکار حیوان تیر شلیک می کند اما تیر به یک انسان برخورد کرده و باعث فوت او می شود. حالت سوم در واقع اشتباه در هدف است.

مجازات قتل خطا محض

در قتل خطا محض عاقله مرتکب باید به اولیا دم دیه پرداخت کند نه خود او. عاقله مرتکب به معنا خویش نسبی مرد مرتکب است که به ترتیب طبقات ارثی مسئول پرداخت دیه هستند. پدر، پدر بزرگ، فرزند پسر، برادر، عمو و دایی.

 

تفاوت قتل عمد و غیر عمد

قتل عمد قتلی است که مرتکب آن قصد فعل و قصد نتیجه داشته و آگاهانه عمل کشنده را انجام می دهد. اما در قتل غیر عمد چه از نوع شبه عمد چه خطا محض، مرتکب قتل قصد نداشته است ولی عمل او به علت بی مبالاتی یا اشتباه باعث فوت دیگری شده است.

تفاوت قصاص نفس و اعدام، نحوه اجرا آنها - حق جو

منظور از قصاص نفس چیست؟

قصاص در لغت به معنای تلافی و سزای کار بد است و در قانون به عنوان مجازات جرائم علیه جسم و جان افراد در نظر گرفته شده است.

طبق قانون مجازات اسلامی ما 3 نوع قتل داریم؛ قتل عمد، شبه عمد و خطا محض، که مجازات قتل عمد، قصاص یا پرداخت دیه و مجازات دو نوع دیگر فقط پرداخت دیه خواهد بود.

 

دلایل اثبات قصاص

  • یکبار اقرار قاتل
  • شهادت دو مرد عادل
  • اگر دلایل و قرائنی بر انجام قتل عمد وجود داشته باشد، خویشان نسبی مقتول که مرد هستند می توانند با ادا قسامه (50  بار قسم) قتل عمد را اثبات کنند.
  • قاضی با بررسی شرایط و تحقیقات لازم می تواند با استفاده از علم خود حکم لازم را صادر کند.

 

شرایط قصاص نفس

مساوات در آزادی : یعنی هر دو شخص آزاد بوده و هیچ کدام برده نباشند. بدیهی است که امروزه دیگر بردگی و کنیزی از بین رفته است اما در مورد جنگ کفر و دین و اسرا جنگی این شرط به قوت خود باقی است.

مساوات در کفر و دین : طبق نظر فقها امامیه اگر شخص مسلمانی، شخص کافری را به قتل برساند مجازات نمی شود. اما اگر شخص مسلمان عادت به قتل کافران کند، مجازات خواهد شد. کافر در برابر کافر به قصاص محکوم می شود.

نبود رابطه پدر و پسری : طبق قانون مجازات اسلامی و نظر فقها شیعه، اگر پدر یا جد پدری، فرزند یا نوه خود را به قتل برسانند، قصاص نشده و فقط به پرداخت دیه محکوم می شوند.

مهدور الدم نبودن مقتول : مهدور الدم کسی است که به خاطر دشنام دادن به معصومین، مرتد شدن از دین، محاربه، انجام زنا یا لواط، خونش هدر است. قتل چنین شخصی قصاص ندارد.

اهلیت قاتل : قاتل باید دارای اهلیت بوده یعنی عاقل و بالغ باشد. اگر قاتل مجنون باشد قصاص نخواهد شد.

 

قصاص نفس چگونه انجام می شود؟

پس از  اثبات قتل نوبت به اجرا قصاص می رسد. قصاص با وجود شرایط زیر اجرا می شود.

درخواست و اذن  ولی دم

وراث مقتول اولیا دم محسوب شده و در صورت تمایل می توانند در دادگاه درخواست قصاص قاتل را مطرح کنند. اگر جنینی که وارث مقتول محسوب می شود، زنده به دنیا آید او هم جز وراث محسوب خواهد شد.

زن و شوهر در این مورد اولیا دم محسوب نشده و فقط می توانند به ولایت از فرزندانشان تصمیم گیری کنند.

اذن ولی امر

اجرا قصاص تحت اختیار حکومت بوده و اجرا چنین قصاص هایی باید با اذن امام انجام شود.

پرداخت دیه مازاد بر استحقاق

اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد یا یک نفر افراد متعددی را به قتل برساند باید تفاضل دیه به او پرداخت و سپس قصاص انجام شود.

 

موارد سقوط قصاص

حاکم قاتل را عفو کند.

ولی دم رضایت دهند.

قاتل فوت کند.

 

تفاوت اعدام و قصاص نفس چیست؟

  • مجازات اعدام به حیات و زندگی شخص پایان می دهد. در حالی که قصاص هم ممکن است حیات شخص را از بین ببرد و هم باعث قطع عضو شود.
  • اعدام با تقاضا دادستان انجام می شود ولی اجرا قصاص با تقاضا ولی دم مقتول یا مجنی علیه (کسی که جنایت علیه او واقع شده است) انجام می شود.
  • نحوه اجرا قصاص به نحوه اجرا جرم بستگی دارد در حالیکه اعدام در هر صورت به یک شکل انجام می شود.
  • قصاص حد شرعی بوده و به برخی از جرائم خاص تعلق می گیرد در حالیکه اعدام از مجازات های تعیین شده توسط قانون گذار بوده و به جرائم مختلفی از قبیل جرائم تعزیری، بازدارنده و حدی تعلق می گیرد.
  • قصاص نفس فقط مخصوص قتل عمد بوده ولی اعدام مجازات کلی تری است که جرائم بیشتری را شامل می شود.

 

چند بار قصاص یعنی چه؟

اگر شخص مرتکب جرائم متعددی شود که مجازات همه آنها اعدام است، به تعداد دفعات ارتکاب جرم، به مجازات اعدام محکوم می شود. مثلا شخصی که 5 بار به 5 نفر تجاوز کرده است به 5 بار اعدام محکوم می شود. این نوع محکومیت باعث می شود که اگر شخص فرضا در دو مورد تبرئه یا بخشیده شد، باز هم اعدام شود. اما اعدام او فقط یک بار انجام می شود.

احضار شاهد و مطلع در دادگاه یا دادسرا - حق جو

شاهد یا گواه کیست؟

شاهد یا گواه کسی است که نسبت به دعوی مطرح شده در دادگاه اطلاعاتی دارد اعم از اینکه این اطلاعات را با دیدن یا شنیدن به طور اتفاقی کسب کرده باشد یا به خواست طرفین بدست آورده باشد.

 

شرایط شهادت دادن

شاهد باید با ایمان و عادل باشد به عبارت دیگر شاه نباید سابق فسق و فساد اخلاقی داشته باشد.

شاهد نباید در دعوا مطرح شده نفع شخصی داشته باشد.

شاهد نباید با طرف مقابل خصومت و دشمنی داشته باشد.

شاهد نباید از افراد ولگرد یا تکدی گر باشد.

شاهد با طهارت مولد داشته باشد. (حلال زاده باشد)

شهادت باید به طور قطعی گفته شود نه با شک و تردید.

شاهد باید 15 سال تمام شمسی سن داشته باشد.

شهادت شاهد مجنون پذیرفته نیست مگر مجنون ادواری باشد و در دوران سلامتش شهادت دهد.

 

انواع شهادت

شهادت به طور مستقیم: زمانی که شخص موضوعی را مستقیما دیده، شنیده یا لمس کرده باشد و به وقوع آن شهادت دهد.

شهادت بر شهادت: اگر شخصی که شاهد مستقیم موضوع دعوی بوده است به دلایل موجهی نتواند در دادگاه حاضر شود. شخص دیگری که نسبت به موضوع آگاهی ندارد می تواند به جای شاهد اصلی در دادگاه حاضر شده و دیده ها یا شنیده های گواه اصلی را در دادگاه بازگو کند.

 

احضار شاهد و مطلع در دادسرا یا دادگاه

احضار شاهد یا مطلع به دادسرا یا دادگاه در دو صورت امکان پذیر است. صورت اول زمانی است که متهم یا شاکی، شخصی را به عنوان شاهد برای اثبات ادعاهایشان به دادگاه معرفی می کنند. صورت دوم زمانی است که بازپرس و قاضی شخصی را که اطلاعات مفیدی در مورد موضوع دعوا دارد به عنوان شاهد به دادگاه احضار می کنند.

اگر شاهد یکبار به دادسرا احضار شده و بدون عذر موجه در دادسرا حاضر نشود، جلب می شود.

اگر شاهد یکبار به دادسرا احضار شده و با داشتن عذر موجه در دادسرا حاضر نشود، برای بار دوم احضار می شود و در صورتی که باز هم به دادسرا نرود این بار جلب می شود.

به یاد داشته باشید حضور شاهد در دادسرا الزامی است اما ادای شهادت از سمت وی الزامی نخواهد بود.

اگر شاهدان بیمار باشند یا به علت کهولت سن نتوانند در دادسرا حاضر شوند یا تعداد شاهدان زیاد باشد یا در محل های مختلف زندگی کنند، بازپرس خود به نزد شاهدان رفته و به تحقیق می پردازد.

 

شاهد یا مطلع در دادسرا

قبل از ارسال پرونده به دادگاه، شاهدان و مطلعان به دادسرا احضار شده و به صورت غیر علنی، جداگانه و بدون حضور متهم شهادت خود را بیان می کنند.

بازپرس ابتدا نام و نام خانوادگی، نام پدر، سن، شغل، میزان تحصیلات، دین، محل اقامت، شماره تلفن ثابت و همراه، سابقه محکومیت کیفری، درجه قرابت (نسبت فامیلی)، رابطه خادم مخدومی شاهد یا مطلع را با دیگر افراد پرونده سوال می کند. سپس شاهد یا مطلع را نسبت به مجازات شهادت دروغ یا کتمان شهادت آگاه کرده، پس از آن از او تحقیق می کند.

 

مجازات شهادت دروغ

طبق قانون مجازات اسلامی هر کس در دادگاه در مقابل قاضی شهادت دروغ بدهد به مجازات حبس از سه ماه و یک روز تا دو سال یا پرداخت جزا نقدی از یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال محکوم می شود.

اگر مشخص شود که شهادت شخص دروغ بوده، حتی اگر شهادت دروغ او باعث ضرر به دیگری نشود باز هم شخص مجازات خواهد شد.

اگر شهادت دروغ شخص مبنای صدور حکم قرار گیرد، پس از اثبات شهادت دروغ، کسی که حکم علیه او صادر شده است می تواند اعاده دادرسی کند.

 

حمایت از شهود

از روبرو شدن شاهد یا مطلع یا شاکی یا متهم جلوگیری می کنند.

دادسرا اطلاعات مربوط به شاهد یا مطلع نظیر هویت و مشخصات خانوادگی آنها را افشا نمی کند.

ممکن است حتی برای حفظ جان شاهدان و جلوگیری از فاش شدن هویت آنها، اظهاراتشان با وسایل ارتباطی شنیده شود.

 

هزینه ایاب و ذهاب شاهدان

اگر شاکی تقاضا حضور شاهدان را مطرح کرده باشد، او باید هزینه ایاب و ذهاب آنها را طبق نظر کارشناس دادگاه بپردازد. اگر شاکی توانایی پرداخت هزینه ایاب و ذهاب شاهدان را نداشته باشد، این هزینه ها از محل اعتبارات مصوب قوه قضاییه پرداخت می شود.

در مواردی که جرم از جرائم قابل گذشت باشد ولی شاکی با وجود توانایی مالی، حاضر به پرداخت هزینه ایاب و ذهاب شاهدان نشود، آنها می توانند شهادت خود را بیان نکنند. اما اگر جرم از جرائم غیر قابل گذشت باشد، هزینه ایاب و ذهاب شاهدان از محل اعتبارات مصوب قوه قضاییه پرداخت می شود.

اگر متهم درخواست احضار شاهدان را مطرح کند، هزینه ایاب و ذهاب آنان از محل اعتبارات مصوب قوه قضاییه پرداخت می شود.

شرایط شهادت و نحوه حضور شاهد در دادگاه - حق جو

کسی که نسبت به موضوعی ادعایی دارد و برای احقاق حق خود به دادگاه کیفری شکواییه تقدیم می کند یا در دادگاه حقوقی دادخواست تنظیم می نماید باید بتواند ادعا خود را با دلایل و مدارک معتبر اثبات کند.

بار اثبات دعاوی همیشه با مدعی خواهد بود و مدعی در اکثر مواقع کسی است که دعوا را اقامه کرده است پس خود او نیز باید ادعایش را اثبات کند. یکی از دلایل معتبر برای اثبات ادعا در دادگاه، شهادت شهود می باشد.

 

تعریف شهادت

شهادت به این معنا است که در دادگاه حقوقی یا کیفری، شخصی غیر از طرفین دعوا حاضر شده و دیده ها، شنیده ها یا اطلاعات خود در مورد موضوع دعوا را به اطلاع قاضی دادگاه برساند. شاهد یا خود به صورت اتفاقی ناظر و شاهد واقعه بوده است یا به درخواست یکی از طرفین به عنوان شاهد در زمان وقوع آن موضوع حضور داشته است. برای مثال ممکن است شما مبلغی را بدون دریافت رسید به دیگری قرض داده باشید و شخص بدهکار دریافت این مبلغ را انکار کند. در این زمان اگر شاهد داشته باشید می توانید پس از اقامه دعوا در دادگاه، مشخصات شاهد خود را به دادگاه اعلام کنید. دادگاه شاهد مذکور را احضار و شهادت او را ثبت می نماید.

شهادت از جمله دلایل معتبری است که در تمامی دعاوی حقوقی و کیفری قابل استفاده خواهد بود.

 

شرایط  شهود

  • اهلیت داشتن : اهلیت به این معنا است که شاهد باید بالغ و عاقل باشد. دختران در 9 سال تمام قمری و پسران در 15 سال تمام قمری به بلوغ می رسند.
  • عادل باشد. منظور از داشتن عدالت آن است که شاهد به گناه و فساد مشهور نباشد.
  • ایمان داشتن (کافر نبودن شاهد)
  • طهارت مولد. منظور از طهارت مولد این است که شخص حلال زاده بوده و از رابطه مشروع متولد شده باشد.
  • شاهد نباید به ولگردی یا تکدی گری مشغول باشد.

شاهد باید نسبت به موضوعی که دیده یا شنیده است با قطع و یقین کامل شهادت دهد. بررسی و ارزیابی ارزش و اعتبار شهادت گفته شده با قاضی دادگاه خواهد بود. اگر در هر زمان اثبات شود که شهادت گفته شده دروغ بوده است شاهد طبق قانون مجازات خواهد شد.

 

شهادت خویشاوندان در دادگاه

درگذشته شهادت خویشاوندان درجه یک و کسانی که با یک طرف دعوا رابطه خادم و مخدومی داشتند طبق قانون مورد پذیرش دادگاه قرار نمی گرفت.

اما با تصویب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، شهادت خویشاوندان طرفین دعوی حتی خویشاوندان درجه یک مثل پدر و مادر و فرزند و همچنین شهادت کسانی که با طرفین دعوی رابطه خادم و مخدومی دارند، مورد پذیرش دادگاه قرار می گیرد.

 

تعداد شاهد در دادگاه

دو شاهد مرد

در دعاوی اصل طلاق و انواع آن، رجوع در طلاق، دعاوی غیر مالی مثل دعوی بلوغ، جرح و تعدیل، عفو از قصاص، وکالت و وصیت

دو شاهد مرد یا یک شاهد مرد و دو شاهد زن

در دعاوی مالی مثل دریافت ثمن مبیع، معاملات، وقف، اجاره، وصیت به نفع مدعی، غصب و اصل نکاح

چهار شاهد زن یا یک شاهد مرد و دو شاهد زن

این دعاوی معمولا دعاوی هستند که زنان نسبت به آنان اطلاعات بهتری دارند مثل تولد، رضاع، بکارت، عیوب درونی زنان.

یک شاهد مرد و دو شاهد زن

جنایتی که مجازات آن دیه باشد. مثل قتل شبه عمد.

چهار شاهد مرد

جرائمی مثل زنا، لواط، تفخیذ و مساحقه با شهادت 4 مرد قابل اثبات است. در اینگونه جرائم شاهد، حتما باید عمل ارتکابی را دیده باشد.

 

شهادت شهود در امور حقوقی

شرایط و قوانین مربوط به شهادت شهود در امور حقوقی و کیفری یکسان می باشد. تنها تفاوت شهادت در امور کیفری و حقوقی آن است که در امور کیفری قانون، تعداد شهود لازم برای اثبات هر دعوی را مشخص کرده است در حالی که در امور حقوقی تعداد خاص شهود برای اثبات دعوی مشخص نشده اند و حتی در برخی از دعاوی حقوقی حضور یک شاهد کافی است.

 

جرح و تعدیل شهود

جرح شاهد به این معنا است که کسی ادعا کند شاهد شرایط لازم برای شهادت را دارا نمی باشد. مثل آنکه به سن قانونی نرسیده است یا ایمان ندارد. اما تعدیل به این معنا است که یک نفر ادعا کند شاهد عدالت ندارد و فاسد است.

جرح یا تعدیل شاهد باید قبل از ادا شهادت عنوان شود. مگر دلیل جرح یا تعدیل در جریان دادرسی و بعد از شهادت ایجاد شود.

جرح و تعدیل شاهد با شهادت شهود دیگر قابل اثبات بوده و به ارائه دلیل دیگر نیاز ندارد.

 

عدم حضور شاهد در دادگاه

وقتی دادگاه شاهدی را احضار می کند اگر شاهد در دادگاه حاضر نشود، و برای عدم حضور خود دلیل موجهی بیاورد که مورد قبول بازپرس قرار گیرد برای بار دوم احضار می شود.

اگر باز هم برای بار دوم در دادگاه حاضر نشود جلب می شود. حضور شاهد در دادگاه اجباری می باشد اما بیان شهادت از طرف او اجباری نیست.

اگر تعداد شهود زیاد باشد یا شاهد بیمار بوده یا کهولت سن داشته باشد، بازپرس می تواند خود به نزد شهود رفته و به تحقیق بپردازد.

 

پس گرفتن شهادت

شاهد بعد از ادا شهادت می تواند به دادگاه رجوع کرده و شهادت خود را پس بگیرد. اگر شاهد پس از صدور رای، شهادتش را پس بگیرد حتی اگر رای صادر شده باطل اعلام شده باشد، باز هم شهادت او دروغ محسوب شده و مشمول مجازات شهادت دروغ می شود.

مجازات شهادت دروغ

طبق قانون مجازات اسلامی شهادت دروغ جرم بوده و مجازات آن 3 ماه و یک روز حبس یا یک میلیون پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزا نقدی است.

همچنین اگر براساس شهادت دروغ، قاضی دادگاه رای صادر کرده باشد، شاهد باید خسارتی را که به علت شهادت او به طرفین دعوا وارد شده است، جبران نماید.

اگر رای دادگاه صرفا بر اساس شهادت شاهد صادر شده باشد و پس از صدور رای مشخص شود که شهادت دروغ بوده است. کسی که رای علیه او صادر شده است می تواند درخواست اعاده دادرسی کند.

 

نحوه اثبات شهادت دروغ

پی بردن به شهادت دروغ از چند راه امکان دارد یکی علم قاضی است. قاضی باید شهادت را بررسی کرده و درباره صحت آن تحقیق کند. طریقه دیگر آن است که ناعادل بودن شاهد اثبات شده و شهود عادل دیگر شهادت دهند که شاهد دروغ گفته است. و در نهایت اقرار و اعتراف خود شاهد شهادت دروغ او را اثبات می کند.

چگونه اعاده حیثیت کنیم؟ ، قانون و شرایط - حق جو

در برخی از موارد ممکن است شخصی به عنوان متهم مورد تعقیب قضایی قرار گرفته یا حتی مدتی بازداشت شود اما پس از گذشت این مدت و تکمیل تحقیقات تبرئه شود. در این موارد برای شخص در سیستم قضایی هیچ سو سابقه ای ایجاد نمی شود اما ممکن است شخص در جامعه یا در محل کار اعتبار خود را از دست دهد.

از این رو قانون راه حل اعاده حیثیت را برای بازگرداندن آبرو و شرف دیگران وضع کرده است تا خسارت مادی شخص جبران شده و موقعیت اجتماعی و اعتبار معنوی شخص بازگردد.

 

در چه مواردی می توان اعاده حیثیت کرد

اگر به واسطه شکایت دروغین شخصی به دیگری ضرر مادی یا معنوی وارد شود، شخص می تواند با اثبات ضرر های وارد شده به خود و با معرفی شخص وارد کننده ضرر به دادگاه در صورتی که حکم دادگاه به نفعش صادر شود خسارات خود را مطالبه کند.

اگر ثابت شود که قاضی دادگاه از قصد و به صورت عمدی در رسیدگی به پرونده شخص کوتاهی کرده است.

اگر ثابت شود که به علت اشتباه قاضی در تفسیر قانون، موضوع یا تطبیق قانون با موضوع به دیگری ضرر وارد شده است.

اگر ثابت شود که قاضی قصوری مرتکب نشده و ضرر وارده به شخص به علت ابهام یا سکوت قوانین اتفاق افتاده است دولت جمهوری اسلامی ایران باید ضرر وارده به شخص را جبران کند.

اگر مامورین قضایی بر خلاف قانون اقدام به بازداشت، صدور قرار مجرمیت یا تعقیب قضایی شخصی کنند به مجازات انفصال دائم از خدمات قضایی و محرومیت از مشاغل دولتی به مدت 5 سال محکوم خواهند شد.

 

مجازات اعاده حیثیت

اعاده حیثیت فقط زمانی مطرح می شود که ثابت شود شخص شکایت کننده قصد وارد کردن ضرر و از بین بردن آبروی طرف مقابل را داشته است.

ممکن است شخصی از دیگری شکایت کرده و در نهایت در دادگاه پیروز نشده و طرف مقابل تبرئه شود. شخص تبرئه شده در صورتی می تواند اعاده حیثیت کند که ثابت کند شاکی برای از بین بردن اعتبار و آبرو او دست به شکایت زده است.

اگر شخص تبرئه شده بتواند سو نیت شاکی را اثبات کند شاکی به مجازات یک ماه تا یک سال حبس و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

 

نشر اکاذیب

اگر شخصی دروغی را از طریق رسانه یا در مقابل عموم به دیگری نسبت دهد به طوریکه از این طریق به او ضرر برساند. به مجازات  دو ماه تا دو سال حبس و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

 

انواع اعاده حیثیت

اعاده حیثیت در جامعه

کسانی می توانند درخواست اعاده حیثیت کنند که جرمی مرتکب نشده باشند و بی گناهی آنها اثبات شود. کسانی که جرمی مرتکب شده و به واسطه ارتکاب جرم از برخی از حقوق اجتماعی خود محروم شده اند، نمی توانند بعد از پایان مجازات خود در خواست اعاده حیثیت کنند. برای اعاده حیثیت و آبرو اشخاص آگهی در رسانه ها و جراید منتشر می شود که نشانه صحت اعتبار معنوی این اشخاص خواهد بود.

اعاده حیثیت در محل کار

برای کارمندان ادارات یا مستخدمین اشخاص که در زمان خدمت مرتکب تخلف اداری، انضباطی یا انتظامی می شوند. تنبیه هایی نظیر تنزل رتبه یا کاهش حقوق در نظر گرفته می شود. برای از بین بردن آثار این گونه محکومیت ها اعاده حیثیت اداری و انتظامی وضع شده است.

اعاده حیثیت قانونی

علاوه بر این که برای مرتکبین برخی از جرائم مجازات در نظر گرفته می شود ممکن است به عنوان مجازات تبعی این افراد، از برخی از حقوق اجتماعی نیز در مدت مشخص محروم شوند. اعاده حیثیت قانونی به این معنا است که پس از گذشت مدت مذکور این افراد می توانند بدون حکم مرجع قضایی از حقوق محروم شده خود استفاده کنند.

اعاده حیثیت قضایی

زمانی که شخص با وجود تعقیب قضایی و حتی بازداشت، تبرئه شود. می تواند از دادگاه درخواست اعاده حیثیت کند.

اعاده حیثیت خاص

گاهی شخص به علت اشتباهات خود مرتکب جرائم متعدد شده و به اعتبار و آبروی خود لطمه وارد می کند. این شخص پس از تحمل مجازات قانونی خود باید خود را اصلاح و اعتبار و آبرو رفته را باز گرداند.

اعاده حیثیت عام

گاهی ضرر و زیانی که به آبرو و حیثیت شخص وارد می شود به علت تهمت یا افترا دیگران یا اشتباهات قاضی اتفاق می افتد لذا این شخص می تواند با درخواست اعاده حیثیت از دادگاه ضرر و زیان مادی و معنوی وارد شده را مطالبه و اعتبار و آبرو خود را باز گرداند.