حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

بذل و بخشش مهریه بدون اذن پدر و رجوع از بذل آن - حق جو

بذل و بخشش مهریه

مهریه از حقوق و اموال زن محسوب می شود، از این رو او حق هرگونه تصرفی در آن را دارد.

گاهی زنان تصمیم به بخشش مهریه خود می گیرند. باید بدانید که بخشش مهریه به سه صورت هبه غیر معوض، هبه معوض وابرا انجام می شود که آنها را در ذیل بررسی می کنیم.

اگر زن در قبال بخشش مهریه، از شوهر خود مالی دریافت نکند در اصطلاح به این نوع بخشش هبه غیر معوض گویند. در این نوع بخشش زن هر زمان که بخواهد می تواند از بخشش خود رجوع کرده و مهریه را مطالبه کند.

اما اگر زن در ازای بخشش مهریه از شوهر مال، انجام یا عدم انجام عملی را مطالبه کند، این بخشش مهریه از نوع هبه معوض است. مثال این مورد زمانی است که زن در قبال طلاق تمام یا بخشی از مهریه خود را به شوهر می بخشد.  هبه معوض قابل رجوع نمی باشد مگر در مورد طلاق، که زن می تواند بعد از طلاق و در مدت عده به مهریه ای که به شوهر بخشیده است رجوع کند در این صورت شوهر هم می تواند به زن رجوع کند.

ابرا زمانی است که زن ذمه شوهر از پرداخت مهریه را بری می کند. به عبارت دیگر دِین شوهر را حلال می کند. ابرا از موارد سقوط دین محسوب شده و قابل رجوع نمی باشد. 

مراحل بخشش مهریه

بخشش مهریه عمل تشریفاتی نبوده و زوجه می تواند ضمن یک کاغذ با امضا و اثر انگشت خود مهریه اش را ببخشد. اما معمولا زوجین برای محکم کاری به دفاتر اسناد رجوع کرده و بخشش را به صورت اقرار ثبتی در این دفاتر انجام می دهند.

دفتر اسناد رسمی پس از ثبت اقرارنامه، یک نسخه از آن را به دفتر ازدواجی که زوجین در آن دفتر عقد کرده اند برای ثبت در عقد نامه می فرستد.

 

بذل و بخشش مهریه

 

رجوع به بذل مهریه

  • اگر زن مهریه خود را در قبال دریافت چیزی ضمن عقد صلح به شوهر ببخشد. نمی تواند نسبت به آن رجوع کند.
  • اگر زوجین بعد از عقد نکاح، با توافق به صورت کتبی میزان مهریه را کم یا زیاد کنند، عمل آنها غیر شرعی و بلااثر است.
  • اگر زن تمام یا بخشی از مهریه خود را در قبال طلاق به شوهر ببخشد می تواند در زمان عده به مهریه بخشیده شده رجوع کند. در این صورت شوهر هم می تواند به او مراجعه کند.

 

اقرار نامه بذل مهریه

گاهی زوجه به صورت کتبی اقرار به دریافت مهریه می کند، این اقرار چه در دفتر اسناد رسمی انجام شود چه در خانه، معتبر بوده و انکار بعدی زن مبنی بر دریافت نکردن مهریه قابل قبول نمی باشد مگر اثبات کند که اقرار او اجباری یا اشتباه بوده است.

همانطور که گفته شد اگر زن شوهر را به صورت کتبی ابرا کند و دینش را ببخشد . دیگر نمی تواند از ابرا خود رجوع کند.

 

بخشش مهریه با سند عادی یا سند رسمی

شایع ترین نوع بخشش مهریه رجوع زوجین به دفتر ثبت اسناد و بخشش مهریه توسط زن به صورت رسمی است. این نوع بخشش، هبه محسوب شده و زن می تواند از بخشش خود رجوع کند.

اگر این بخشش بین طرفین بوده و به صورت رسمی ثبت نشده باشد، بخشش با سند عادی محسوب شده و زوجه در صورتی می تواند از آن رجوع کند که ابتدا در دادگاه بخشش مهریه را اثبات کرده سپس از هبه رجوع نماید.

بخشش مهریه بی اذن پدر

بخشش مهریه به اجازه پدر زوجه احتیاجی ندارد زیرا مهریه از اموال زوجه محسوب می شود. با این حال برخی از دفاتر اسناد رسمی، به علت مصلحت اندیشی بدون حضور خانواده دختر بخشش مهریه را ثبت نمی کنند.

نکته مهمی که باید بدانید این است که اگر مهریه وجه نقد یا سکه باشد بخشش شما ابرا محسوب شده ولی اگر مهریه شما مال منقول (خودرو) یا غیر منقول (زمین، خانه) باشد بخشش شما هبه محسوب می شود.

وکالت زوجه در طلاق و تفویض حق طلاق به او و تفاوت آن با حق طلاق - حق جو

تفاوت حق طلاق و وکالت در طلاق

وکالت در طلاق و داشتن حق طلاق، دو موضوع کاملا متفاوت است، حق طلاق طبق قانون و شرع، حقی است که برای مردان در نظر گرفته شده و با استفاده از آن مردان می توانند زن خود را هر زمان که خواستند طلاق دهند. اما وکالت در طلاق، به این معنا است که مرد اختیار خود در طلاق دادن زن را به خود زن واگذار می کند تا او بتواند راسا خود را طلاق دهد.

 

شرط وکالت در طلاق ضمن عقد نکاح

در عقد نکاح شروط دوازده گانه ای وجود دارد که اگر شوهر این شروط را امضا کرده باشد در صورت رعایت نکردن هر یک از شروط مذکور، زن با استناد به آنان می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند.

علاوه بر این شروط، طرفین می توانند ضمن عقد نکاح شروط دیگری را هم ذکر کنند. یکی از مهم ترین شروطی که با توافق طرفین قابل ذکر در عقد نکاح است، شرط وکالت زن در طلاق خواهد بود. این شرط به زن امکان می دهد که علاوه بر موارد دوازده گانه ذکر شده در عقد نکاح در سایر موارد نیز خود را به وکالت از شوهر مطلقه سازد.

 

مراحل طلاق با داشتن وکالت طلاق

وکالت در طلاق از 3 طریق به زن واگذار می شود

به صورت شرط ضمن عقد نکاح

به صورت رسمی در دفاتر اسناد

توسط کنسولگری ایران در خارج از کشور

داشتن این وکالتنامه زن را از مراجعه به دادگاه معاف نمی کند.

طبق قانون، زن برای مطلقه ساختن خود، ابتدا مجبور است برای شوهر وکیل بگیرد.

وکالت زن در طلاق به این معنا است که زن حق دارد، وکیلی را با اختیارات مشخص، تعیین کند تا به دادگاه مراجعه کرده و زن را طلاق دهد.

زمانی که شوهر وکالت در طلاق را به زن می دهد می تواند حدود اختیارات او را نیز مشخص کند مثل آن که اختیار اسقاط حق تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی را هم به زن منتقل کند که در این صورت اگر زن با استفاده از این اختیارات حق تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی را ساقط کند، مرد دیگر نمی تواند به رای دادگاه اعتراضی کند. اما اگر رای دادگاه در مورد مسائلی بیش از اختیارات داده شده به زن صادر شده باشد مرد حق اعتراض خواهد داشت.

 

وکالت در طلاق خانواده

 

 وکالت بلاعزل در طلاق

وکالتی که ضمن عقد نکاح دائم منتقل شود، وکالت بلاعزل خواهد بود به این معنا که شوهر نمی تواند زن را عزل کند.

اما اگر زوجین در دفتر اسناد رسمی اقدام به تنظیم وکالتنامه کنند، این وکالتنامه همچون وکالت نامه های عادی قابل فسخ از جانب دو طرف می باشد.

هر چند که ممکن است شوهر به زن وکالت در طلاق داده باشد اما این باعث نمی شود که حق طلاق شوهر از بین برود. با وجود وکالتنامه، شوهر هر زمان که بخواهد می تواند زن خود را طلاق دهد.

 

ابطال وکالت بلاعزل طلاق

اگر زوج ضمن عقد نکاح به همسر خود، وکالت در طلاق داده باشد نمی تواند زوجه را عزل کند. اما می تواند از راه های دیگر اختیارات زوجه را کم کند.

زوج می تواند با رجوع به دفتر اسناد رسمی شخص دیگری را نیز در کنار زوجه وکیل در طلاق قرار دهد به اصطلاح اقدام به ضم وکیل کند. ضمن این عقد وکالت باید ذکر شود که وکلا به صورت اجتماع حق وکالت دارند، یعنی هر دو باید با توافق یکدیگر عمل وکالت را انجام دهند و این موضوع از طریق اظهارنامه به زن ابلاغ می شود.

راه حل دیگر انتخاب ناظر استصوابی است. ناظر استصوابی، ناظری است که بدون تصویب او وکیل حق هیچگونه اقدامی را ندارد.

اگر در دفاتر اسناد رسمی، زوجین اقدام به تنظیم وکالتنامه کنند باید به شروط و حدود این وکالت نامه رجوع شود. اگر این وکالتنامه بلاعزل بوده باشد و همچنین تعیین وکیل و ناظر دیگر نیز از شوهر سلب شده باشد، نمی توان این وکالتنامه را فسخ کرد.

شرایط پرداخت اجرت المثل در ازدواج دائم و موقت - حق جو

اجرت المثل در قانون مدنی

اجرت المثل، حق مالی است که برای زن در قانون و شرع در نظر گرفته شده است. زن و شوهر در مقابل هم و در زندگی زناشویی وظایفی را به عهده دارند که باید انجام دهند. زن وظیفه تمکین از شوهر و شوهر وظیفه پرداخت مخارج او را به عهده دارد.

تمکین زن از شوهر به دو نوع عام و خاص تقسیم می شود. تمکین عام به این معنا است که زن باید در منزل شوهر زندگی کرده و وظایف شرعی و قانونی خود را انجام دهد. تمکین عام مثل اینکه زن بدون اجازه شوهر نمی تواند در خارج از منزل کار کند یا ادامه تحصیل دهد.

تمکین خاص به معنی حسن معاشرت و انجام وظایف زناشویی است.

 

اجرت المثل چیست؟

اگر زن در طول زندگی مشترک، عملی به غیر از آنچه شرع و قانون بر عهده او قرار داده است به دستور شوهر انجام دهد، مستحق دستمزد است که به آن اجرت المثل گویند.

 

شرایط دریافت اجرت المثل

  • اگر ضمن عقد نکاح در مورد انجام کارهای منزل توسط زن شرطی گذاشته شود، مثل آنکه ضمن عقد نکاح برای انجام کارهای منزل اجرتی مشخص شود، نوبتی به اجرت المثل نمی رسد.
  • در صورتی که زن کارهای منزل را به قصد تَبَرُّع (رضای خدا) انجام دهد مستحق اجرت المثل نخواهد بود.
  • در زمان طلاق اجرت المثل در صورتی به زن تعلق می گیرد که مرد دادخواست طلاق داده باشد و علت طلاق نافرمانی و سو رفتار زن نباشد.
 

عوامل موثر در محاسبه اجرت المثل ایام زوجیت

  • زنانی که در خارج از منزل اشتغال دارند کمتر از زنان خانه دار اجرت المثل می گیرند.
  • میزان تحصیلات زن
  • جایگاه اجتماعی و شئون زن
  • شغل پدر زن
  • محل زندگی او در زمان تجرد
  • میزان تحصیلات قبل و بعد از ازدواج
  • تعداد فرزندان و جنسیت آنان
  • تعداد سال های زندگی مشترک

 

اجرت المثل ایام زوجیت خانواده

 

شرط ضمن عقد و اجرت المثل

همانطور که در بالا اشاره شد، طرفین می توانند در ضمن عقد نکاح شرطی در مورد اجرت کارهای منزل گذارند. مثلا شرط شود که شوهر بابت انجام کارهای منزل ماهانه مبلغی را به همسر خود بپردازد. یا شرط کنند هرگز به زن بابت کارهای منزل مبلغی پرداخت نشود.

اگر شرطی در مورد اجرت کارهای منزل ضمن عقد نکاح وجود نداشته باشد، زن می تواند برای دریافت اجرت المثل خود از طریق دادگاه اقدام کند.

اگر شوهر در طول زندگی مشترک مبلغی را به عنوان اجرت المثل به زن پرداخت کرد بهتر است از او رسیدی دریافت کند تا در صورت لزوم، بتواند پرداخت اجرت المثل را اثبات نماید.

 

اجرت المثل در نکاح موقت

طبق قانون در نکاح موقت اجرت المثل وجود ندارد اما زوجین می توانند پرداخت اجرت المثل را ضمن عقد موقت شرط کنند و از این جهت منعی وجود ندارد.

 

مرجع صالح به رسیدگی

زوجه باید دادخواست مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت را در دادگاه خانواده از طریق دفاتر خدمات قضایی مطرح کند. همچنین دادگاه در زمان رسیدگی به دادخواست طلاق، ضمن رای در مورد طلاق نسبت به حقوق مالی زن مثل اجرت المثل، مهریه و نفقه نیز رای صادر می کند.

در صورتی که میزان اجرت المثل کمتر از 20 میلیون تومان باشد، شورا حل اختلاف و در صورتی که بیش از 20 میلیون تومان باشد، دادگاه خانواده به آن رسیدگی خواهد کرد.

قوانین مربوط به اجرت المثل و نحله - حق جو

پس از پایان زندگی مشترک و در خواست طلاق از طرف مرد، او باید در ازا انجام کارهای منزل در طول زندگی مشترک، به زن مبلغی را تحت عنوان اجرت المثل تقدیم کند که میزان آن توسط دادگاه مشخص می شود.

 

اجرت المثل چیست

اجرت المثل مفهوم عامی داشته و در موارد بسیاری از آن استفاده می شود، اجرت المثل در مواردی کاربرد دارد که شخص بدون وجود قرارداد، عملی را انجام داده یا مالی را تصرف کند. مثل آنکه شخص بدون قرارداد اجاره، منزل دیگری را تصرف کند. یا زن بدون قرارداد در منزل شوهر، کارهای منزل را انجام دهد.

 نحله چیست

نحله مالی است که شوهر به زن اعطا می کند، بدون آنکه در مقابل عوضی از زن بگیرد. نحله فرع بر اجرت المثل بوده و در صورتی که به هر علت، مثل بخشش زن، مرد از پرداخت اجرت المثل معاف شود، آن زمان نوبت به پرداخت نحله می رسد.

 

نحوه محاسبه نحله

نحله یا اجرت المثل زمانی پرداخت می شوند که مرد درخواست طلاق کرده باشد و این درخواست او به علت نافرمانی زن و عدم انجام وظایف زناشویی نباشد.

قاضی دادگاه میزان نحله را با توجه به درآمد زوج، کارهای انجام شده توسط زوجه و سال های زندگی مشترک آنها معین می کند.

 

زمان مطالبه اجرت المثل و نحله

طبق رای مجمع تشخیص مصلحت نظام، زوجه می تواند قبل از طلاق، اجرت المثل یا نحله کارهایی را که در منزل شوهر به دستور او انجام داده، در حالی که از وظایف شرعی او نبوده است را مطالبه کند.

شرایط مطالبه مهریه بیش از ۱۱۰ سکه طلا - حق جو

مهریه مالی است که شوهر در زمان عقد نکاح به همسر خود تقدیم می کند نوع و میزان مهریه به توافق طرفین بستگی دارد و از نظر شرع و قانون برای تعیین مهریه محدودیتی وجود ندارد جز اینکه مهریه حتما باید دارای ارزش اقتصادی باشد.

قانون از زن برای مطالبه مهریه تا میزان 110 سکه حمایت می کند به عبارت دیگر اگر زن مهریه اش را مطالبه کند تا میزان 110 سکه از حمایت قانونی بهره مند می شود و شوهر طبق رای دادگاه باید مهریه زن را به صورت نقد یا اقساط به او بپردازد و در صورت خودداری از پرداخت مهریه به مجازات حبس محکوم می شود.

در مطالبه مهریه تا میزان 110 سکه اگر مرد توانایی پرداخت مهریه را ندارد باید در دادگاه عدم توانایی مالی خود را اثبات کند اما در مورد مطالبه مهریه بیش از 110 سکه، زن باید توانایی مالی مرد را اثبات کند در غیر این صورت نمی تواند بیش از 110 سکه مهریه دریافت کند.

 

تفاوت مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه

مهریه عندالمطالبه، مهریه ای است که زن هر زمان که بخواهد می تواند تا 110 سکه آن را مطالبه کند اما مهریه عندالاستطاعه مهریه ای است که زن برای مطالبه آن باید استطاعت و توانایی مرد برای پرداخت مهریه را اثبات کند.

در مهریه عند الاستطاعه زن وقتی توانایی مرد برای پرداخت مهریه را اثبات می کند می تواند تمام مهریه اش را دریافت کند اما در مهریه عندالمطالبه زن نمی تواند بیش از 110 سکه مهریه دریافت کند مگر توانایی مالی مرد برای پرداخت آن را اثبات کند.

 

مرجع رسیدگی به دعوی مطالبه مهریه

برای مطالبه مهریه ابتدا زن از طریق دادگاه برای شوهر خود اظهار نامه ای ارسال می کند سپس در صورتی که شوهر مهریه را پرداخت نکرد، از طریق دادگاه یا اجرا ثبت اقدام به مطالبه مهریه می کند.

اگر زن از طریق دادگاه مهریه خود را مطالبه کند و دادگاه پس از رسیدگی به خواسته زن، رای به پرداخت مهریه دهد، شوهر می تواند نسبت به رای صادره در مدت 20 روز درخواست تجدید نظر کند. بعد از گذشت مدت 20 روز تجدید نظر اگر شوهر نسبت به حکم اعتراض نکرده باشد یا در صورتی که اعتراض کرده باشد و رای دادگاه تجدید نظر به نفع زن صادر شده باشد، زن می تواند درخواست اجرا حکم را مطرح کند در این صورت شوهر باید مهریه زن را پرداخت کند در غیر این صورت به مجازات حبس محکوم می شود. البته اگر شوهر بعد از محکومیت به پرداخت مهریه، دادخواست اعسار بدهد و اعسار وی نیز اثبات شود، مهریه برای او قسط بندی شده و دیگر به حبس محکوم نمی شود.

اگر شوهر از نظر مالی توانایی پرداخت مهریه را داشته باشد، زن می تواند برای دریافت مهریه اش از طریق اجرا ثبت اقدام کند، به عبارت دیگر زن می تواند ظرف 10 روز از زمان اجرا گذاشتن مهریه، مالی از اموال شوهر را به اجرا ثبت معرفی کند تا با توقیف و فروش مال مهریه اش پرداخت شود. اگر شوهر کارمند دولت باشد، زن می تواند حقوق شوهر را توقیف کند، به این ترتیب ماهانه یک چهارم حقوق شوهر به عنوان مهریه به زن پرداخت می شود.