حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

حق جو

حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده

درخواست صدور حکم رشد، گرفتن حکم حجر و رفع حجر - حق جو

تعریف اهلیت

اهلیت در لغت به معنی داشتن قوای دماغی سالم و عاقل بودن است اما در اصطلاح حقوقی شخصی دارای اهلیت است که عاقل، بالغ و رشید باشد. جمع این خصوصیات در یک شخص باعث می شود او دارای اهلیت شده و بتواند امور غیر مالی خود را هدایت و رهبری کند.

منتها کسی که حتی یکی از ویژگی های ذکر شده را هم نداشته باشد محجور محسوب شده و نمی تواند امور خود را رهبری کند بنابراین این شخص نیاز به ولی یا قیم دارد.

محجوران به سه دسته صغار، اشخاص غیر رشید (سفیه) و مجانین تقسیم می شوند که از جهت میزان محجوریت و توانایی مدیریت امور خود متفاوت هستند.

صغار به دو دسته صغیر غیر ممیز و صغیر ممیز تقسیم می شوند. صغار تا قبل از سن بلوغ محجور محسوب شده و پس از بلوغ دارای اهلیت می باشند.

افراد غیر رشید (سفیه)، کسانی هستند که با وجود رسیدن به سن بلوغ، توانایی مدیریت امور مالی را ندارند لذا برای انجام امور مالی محتاج ولی یا قیم هستند اما در امور غیر مالی می توانند مستقل عمل کنند.

افراد مجنون نیز به طور کل فاقد توانایی هستند چه در امور مالی و چه در امور غیر مالی لذا اینان نیز باید ولی یا قیمی داشته باشند که امورشان را انجام دهد.

 

شناسایی اهلیت

همانطور که گفته شد شخصی دارای اهلیت محسوب می شود که عاقل، بالغ و رشید باشد.

سن بلوغ طبق قانون مدنی در پسران 15 سال تمام قمری و در دختران 9 سال تمام قمری است. صغیری که به سن بلوغ رسیده باشد دارای اهلیت محسوب می شود. اما برای انجام امور مالی خود باید حکم رشد بگیرد.

 

صدور حکم رشد خانواده

 

نحوه صدور حکم حجر و درخواست رفع حجر

زمانی که در دادگاه ضمن دادخواستی ادعای محجوریت شخصی مطرح شود دادگاه تشخیص حجر را به پزشکی قانونی محول می کند، کارشناس پزشکی قانونی پس از بررسی موضوع، نظر خود را ضمن یک گزارش به دادگاه تقدیم می کند.

اگر کارشناس، محجوریت شخص را تایید کند دادگاه حکم حجر وی را صادر می کند. در این صورت اگر شخص ولی یا قیم نداشته باشد دادگاه باید برای او قیم نیز تعیین کند.

حکم حجر صادر شده توسط دادگاه قابل اعتراض است و افراد ذینفع می توانند نسبت به آن اعتراض کنند. حکم حجر دارای اعتبار امر مختومه است، به عبارت دیگر زمانی که یک دادگاه به این موضوع رسیدگی و برای آن حکم صادر می کند، دیگر این موضوع قابلیت رسیدگی مجدد ندارد.

حکم حجر از زمان صدور، آثار خود را ایجاد می کند اما اگر مشخص شود که علت حجرقبل از صدور حکم ایجاد شده است، حکم حجر از آن زمان اثر می گذارد مثلا تمامی معاملات فرد از زمان اثبات حجر باطل می شوند.

در صورت از بین رفتن دلایل حجر، ولی یا قیم محجور می توانند از دادگاه درخواست رفع حجر وی را مطرح کنند.

 

درخواست صدور حکم رشد

صغاری که به بلوغ رسیده اند دارای اهلیت بوده و برای انجام امور غیر مالی خود دارای استقلال و توانایی می باشند اما اگر این افراد بخواهند امور مالی خود را انجام دهند باید برای اثبات رشد در دادگاه دادخواستی با موضوع صدور حکم رشد مطرح کنند.

دادگاه بر اساس نظر کارشناس و تحقیق محلی در نهایت حکم صادر می کند.

 

مدارک مورد نیاز جهت صدور حکم رشد

برای طرح درخواست صدور حکم رشد باید به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کنید و مدارک زیر را نیز به همراه داشته باشید:

شناسنامه و کارت ملی

مدرکی که در خواست شما را اثبات کند مثل استشهاد محلی

فرم درخواست صدور حکم رشد

پرداخت هزینه دادرسی برای دعاوی غیر مالی

 

خوانده دعوی حکم رشد

اثبات رشد و رفع حجر از جمله مسائل مربوط به امور حسبی می باشند و اصولا رسیدگی به مباحث امور حسبی به عهده دادگاه خانواده است.

دعاوی مربوط به امور حسبی دعاوی هستند که بدون وقوع منازعه و اختلاف بین اشخاص در دادگاه مطرح می شوند، در نتیجه خوانده ای ندارند.

 

حکم رشد برای گواهینامه

با گرفتن حکم رشد، شخص قادر خواهد بود اموال خود را معامله کند، دسته چک بگیرد و در انجام امور مالی به طور کل مستقل شود، اما گواهینامه تا قبل از سن 18 سالگی صادر نمی شود حتی اگر شخص حکم رشد داشته باشد.

طلاق توافقی در دوران عقد، پزشکی قانونی،تعیین مهریه - حق جو

طلاق در دوران عقد و مهریه

منظور از دوران عقد، دورانی است که بین زوجین رابطه نزدیکی و ارتباط زناشویی وجود نداشته باشد.

اگر مهریه زن به صورت عند المطالبه تعیین شده باشد، او می تواند در دوران عقد آن را مطالبه کند و شوهر موظف است مهریه زن را تمام و کمال بپردازد.

اما اگر زوجین تصمیم به طلاق در دوران عقد بگیرند، چه طلاق توافقی باشد چه از سمت زن یا مرد مطرح شده باشد، زن در صورتی که دوشیزه باشد مستحق نصفه مهریه و در غیر این صورت مستحق تمام مهریه خواهد بود.

اگر زن در حالیکه باکره است، قبل از طلاق تمام مهریه خود را دریافت کرده باشد، در زمان طلاق باید نصف آن را به شوهر بازگرداند.

در طلاق توافقی زوجین می توانند در مورد مسائل مختلف مثل مهریه با یکدیگر توافق کنند. ممکن است حتی زن مهریه خود را در قبال طلاق توافقی به شوهر ببخشد. زن باید اعلام کند که مهریه ای را که مستحق آن است می بخشد نه مهریه ای را که در عقد نکاح تعیین شده است.

در طلاق در دوران عقد اگر زوجه دوشیزه بوده و مهریه خود را نیز ببخشد، در دوران عده طلاق نمی تواند به بذل خود رجوع کند.

 

طلاق در دوران عقد و باکره نبودن

موضوع مورد اهمیت در طلاق هایی که در دوران عقد اتفاق می افتند باکره و دوشیزه بودن زوجه است.

معمولا دادگاه های استان تهران زن را به پزشکی قانونی برای اثبات دوشیزگی ارجاع می دهند ولی در شهرستان ها به اقرار زوجین مبنی بر نداشتن رابطه زناشویی اکتفا می کنند.

در نهایت همه چیز به رای کارشناسی پزشکی قانونی بستگی دارد که قابل اعتراض نیز است.

اگر زوجه دوشیزه باشد پس از طلاق طرفین می توانند به اداره ثبت احوال رجوع کرده و شناسنامه جدید بگیرند که نام همسر سابق و کلمه طلاق در آن درج نشده باشد.

 

درخواست طلاق از طرف زن در دوران عقد

درخواست طلاق از طرف زن باید به استناد دلیل موجهی مطرح شود، زن یا باید دچار عسر و حرج (سختی در زندگی مشترک) شده باشد یا شوهر یکی از شروط دوازده گانه عقد نکاح را رعایت نکرده باشد.

در دوران عقد، عسر و حرج زن مصداقی ندارد ولی با استناد به شروط دوازده گانه عقد نکاح می توانید برای جدایی اقدام کنید.

البته خانم ها می توانند با استفاده از حق حبس، شوهر خود را تحت فشار بگذارند تا در نهایت راضی به امر طلاق شود. به این صورت که بعد از عقد اصلا از شوهر خود تمکین نکنند و تمکین را مشروط به پرداخت مهریه نمایند. اگر حتی یکبار از شوهر تمکین کنند حق حبس آنها ساقط می شود.

زوجه ای که وکالت در طلاق داشته باشد، به راحتی می تواند چه در دوران عقد چه در زمان زندگی مشترک خود را از طرف شوهر مطلقه سازد.

 

دادخواست طلاق از طرف مرد در دوران عقد

مرد برای درخواست طلاق به دلیل محکمی نیاز ندارد و هر زمان که اراده کند می تواند همسر خود را طلاق دهد. برای اینکار زوج باید در یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی دادخواست طلاق را مطرح کند. برای تقدیم این دادخواست شناسنامه، کارت ملی مرد و عقد نامه لازم است.

اگر مرد عقدنامه را در اختیار ندارد، می تواند به همراه شناسنامه به دفتری که ازدواج ایشان را ثبت کرده است مراجعه کرده و رو نوشت عقد نامه خود را مطالبه کند.

مرد در زمان طلاق باید حقوق مالی زن مثل نفقه و مهریه را بپردازد. اگر زن باکره باشد نصف مهریه به او تعلق می گیرد ولی اگر باکره نباشد مرد باید تمام مهریه را به او پرداخت کند.

اگر این ازدواج، ازدواج دوم زن بوده و زن از ابتدا باکره نبوده باشد. در این صورت اگر بین زوجین نزدیکی انجام شده باشد، مرد باید مهریه زن را کامل بپردازد. معمولا در این مورد بین زوجین اختلاف ایجاد می شود ولی طبق شرع اسلام اگر زن قسم بخورد که رابطه زناشویی داشته اند حکم به نفع زن صادر می شود.

شرایط طلاق غیابی، پرداخت مهریه و نفقه در آن - حق جو

دادگاه در مراحل رسیدگی به دعاوی، برای هر یک از طرفین دعوی (خواهان و خوانده) ابلاغیه می فرستد تا در زمان های تعیین شده در دادگاه حاضر شوند.

هر گاه ابلاغیه به خوانده (کسی که دعوی علیه او اقامه شده است) ارسال نشود یا ابلاغیه به یکی از بستگان او در محل زندگی اش تحویل داده شود و شخص خوانده در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده، همچنین لایحه دفاعی یا وکیل نفرستد. درصورت صدور رای علیه خوانده، این رای نسبت به او رای غیابی محسوب می شود.

اعتراض به حکم طلاق غیابی

پس از ابلاغ رای غیابی به خوانده، او از زمان اطلاع، 20 روز زمان دارد تا نسبت به این رای واخواهی (اعتراض) کند. واخواهی در همان دادگاه صادرکننده رای انجام می شود.

این 20 روز علاوه بر حق تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی بوده و فقط مخصوص آرا غیابی می باشد. پس از گذشت مدت واخواهی، شخص معترض که رای علیه او صادر شده است می تواند تجدید نظر خواهی یا در نهایت فرجام خواهی کند. تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان و فرجام خواهی در دیوان عالی کشور رسیدگی می شود.

 

شرایط طلاق غیابی از طرف مرد

از آنجایی که در قانون و شرع برای مردان حق طلاق در نظر گرفته شده است. مرد می تواند هر زمان که بخواهد زن خود را طلاق دهد چه زن در جلسه دادگاه حاضر شود چه حاضر نشود.

اما بعد از صدور حکم طلاق، برای زن 20 روز زمان واخواهی و اعتراض به رای صادره وجود دارد که می تواند در این زمان نسبت به رای صادره در همان دادگاه اعتراض کند.

شوهر برای طلاق دادن زن باید تمام حقوق مالی زن از جمله نفقه، مهریه و اجرت المثل ایام زوجیت او را بپردازد. همچنین در صورت وجود شرط تنصیف دارایی باید نصف دارایی که در زمان ازدواج به دست آورده است را به زن واگذار کند.

 

طلاق غیابی خانواده

 

شرایط طلاق غیابی از طرف زن

اگر زوجه با استناد به دلایل قانونی دادخواست طلاق را مطرح کند. ولی ابلاغیه های دادگاه به دست شوهر نرسد یا به یکی از بستگانش ابلاغ شود و او نیز در جلسات دادگاه شرکت نکرده و لایحه هم نفرستد. در صورت صدور رای توسط دادگاه این رای برای زوج رای غیابی محسوب می شود.

اگر زوج به مدت 4 سال غایب بوده و هیچ خبری از او به خانواده اش نرسد غایب مفقود الاثر محسوب شده و همسرش می تواند با استناد به غیبت او درخواست طلاق کند.

از این رو دادگاه در یکی از روزنامه های محلی و روزنامه های کثیرالانتشار تهران آگهی غیبت شوهر را سه دفعه متوالی با فاصله یک ماه منتشر می کند و از این طریق از مطلعین دعوت می کند تا اطلاعات خود، در مورد غایب را در اختیار دادگاه قرار دهند. اگر از تاریخ انتشار اولین آگهی یک سال بگذرد و هیچ خبری از غایب نرسد، بعد از یک سال دادگاه حکم موت فرضی را صادر می کند. زوجه از زمان صدور حکم موت فرضی باید عده وفات نگه دارد.

موارد دیگری که زن می تواند درخواست طلاق کند همان شروط دوازده گانه عقد نکاح است که در صورت نقض شروط توسط شوهر، زن می تواند درخواست طلاق بدهد. شروطی مثل عدم پرداخت نفقه به مدت 6 ماه و عسر و حرج زن در زندگی زناشویی.

عسر و حرج به این معنی است که زن در زندگی زناشویی دچار سختی و تنگنا شود.

موارد عسر و حرج

  • ترک زندگی مشترک توسط شوهر به مدت 6 ماه متوالی یا 9 ماه متناوب در طول یک سال بدون عذر موجه
  • اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا مشروبات الکلی و عدم ترک آن
  • محکومیت زوج به حبس 5 سال یا بیشتر.
  • ضرب و شتم یا بد رفتاری دائم شوهر نسبت به زن.
  • زوج بیماری صعب العلاج روانی یا جسمی داشته باشد.
  • ارتباط نامشروع، عدم رابطه زناشویی، عدم وفاداری به همسر

 

مهریه در طلاق غیابی

اگر مرد زن را به صورت غیابی طلاق دهد باید مهریه او را بپردازد. در صورت نداشتن توانایی مالی، پرداخت مهریه برای مرد قسط بندی می شود.

زنی که می خواهد به صورت غیابی از شوهرش  جدا شود باید مالی از اموال شوهر را برای توقیف به عنوان مهریه به دادگاه معرفی کند، تا با فروش آن مال مهریه اش پرداخت شود. اما اگر شوهر مالی نداشته باشد خودش هم در دسترس نباشد زن هر زمان بتواند مالی از شوهر یا خود او را به دادگاه معرفی کند می تواند مهریه خود را وصول نماید.

ضرب و شتم همسر، مدارک و مراحل اثبات، حکم و مجازات آن - حق جو

ضرب و جرح همسر یا ضرب و شتم همسر

ضرب و جرح به هر مقدار که باشد جرم بوده و برای آن در قانون مجازات اسلامی، مجازات تعیین شده است، حتی اگر به میزان یک خراش باشد.

زن و شوهر می توانند به علت خراش ایجاد شده در روی بدن خود از دیگری شکایت کرده و ایجاد جراحت توسط همسر خود را اثبات کنند.

جراحت ایجاد شده توسط کارشناس پزشکی قانونی بررسی شده و میزان آن مشخص می شود. دادگاه بر اساس نظر کارشناس پزشکی قانونی رای صادر می کند.

در مورد آسیب های روحی که ممکن است به علت مشاجره بین زوجین یا ضرب و شتم بین آنها ایجاد شود، باید بدانید در صورتی قابل شکایت است که مشهود باشد. به عنوان مثال در صورتی که اثبات شود زن به علت مشاجره هایی که با شوهر خود داشته است، دچار جنون یا بی ثباتی شخصیت شده است، می تواند از همسر خود شکایت کند.

 

 اثبات ضرب و جرح همسر

شهادت شهود

گاهی همسری که بابت ضرب و شتم از وی شکایت شده، در دادگاه ادعا می کند که بی گناه بوده و همسرش خود زنی کرده است. شخص مدعی می تواند ادعا خود را با شهادت فرزندان، همسایگان، خدمتکاران و سایر کسانی که شاهد این موضوع بوده اند به اثبات رساند.

اقرار

اقرار به این معنا است که شخصی که مرتکب عمل ضرب و جرح شده است، خود در مقابل قاضی یا مامور نیرو انتظامی به این موضوع کتبا اعتراف کرده سپس اعتراف خود را با امضا و اثر انگشت تایید نماید.

قسامه

با توجه به شرایط خاص برخی از پرونده ها، ممکن است قاضی دادگاه از طرفین بخواهد که با قسم خوردن ادعا خود را اثبات کنند.

اماره

صدا و فیلم ضبط شده برای دادگاه به اندازه دلیل ارزش و اعتبار ندارد، منتها می تواند به عنوان اماره و نشانه ای برای اثبات ادعا خواهان مورد استفاده قرار گیرد. اما اگر اصالت صدا و فیلم ضبط شده اثبات شود، به عنوان دلیل معتبر خواهد شد. پس بهتر است از دادگاه بررسی اصالت آنها را تقاضا نمایید.

علم قاضی

قاضی با توجه به صحبت های طرفین و شهود، همچنین با بررسی پرونده با علم و تجربه خود به نتیجه رسیده و حکم صادر می کند.

 

ضرب و جرح عمدی همسر خانواده

 

مراحل شکایت ضرب و شتم همسر

کلانتری

بعد از ساعت اداری زمانی که امکان اقامه دعوی در دادسرا ممکن نیست، افراد برای جلوگیری از، از بین رفتن آثار جرم و دلایل آن به کلانتری مراجعه می کنند.

دادسرا

گاهی فرد با دلایل و مدارک لازم برای اثبات جرم، مستقیما به دادسرا مراجعه کرده و اقدام به شکایت و تشکیل پرونده می نماید. دادسرای صالح به رسیدگی در این مورد دادسرای عمومی محل وقوع جرم خواهد بود. رسیدگی به موضوع ضرب و شتم زوجین در صلاحیت دادگاه خانواده نیست.

 مدارک لازم برای شکایت

مدارک شناسایی شاکی از قبیل کارت ملی و شناسنامه

شهادت شهود و سایر دلایل

صورت جلسه مامور انتظامی در صورت وجود

 

مجازات ضرب و شتم همسر

در مواردی که ضرب و شتم موجب آسیب طرف مقابل نشود و اثری از آن بر بدن شخص نمانده باشد، مجازاتی ندارد، اما در صورتی که این ضرب و شتم به صورت عمدی انجام شده باشد و شاکی رضایت ندهد، مرتکب با توجه به نظر قاضی پرونده به مجازات تعزیری درجه 7 (91 روز تا 6 ماه حبس و شلاق 11 تا 30 ضربه) محکوم می شود.

حال اگر در نتیجه ضرب و جرح عمدی مرتکب، طرف مقابل دچار آسیب، شکستگی یا از کار افتادگی اعضا شده یا یکی از حواس پنجگانه اش ناقص شده باشد، همچنین در موردی که شخص در اثر ضربه دچار زوال عقل شود، مرتکب قصاص می شود. در مواردی که با وجود اینگونه آسیب ها امکان قصاص وجود نداشته و عمل او موجب اختلال در نظم جامعه شده باشد، مرتکب به 2 تا 5 سال حبس و در صورت در خواست شخص آسیب دیده به پرداخت دیه محکوم خواهد شد.

اگر مرتکب با استفاده از چاقو، اسلحه و امثال آنها موجب آسیب شود اما آسیب وارده از انواع گفته شده در مورد قبل نباشد، مرتکب به 3 ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد.

 

دیه ضرب و شتم

شخص آسیب دیده می تواند ضمن شکایت خود یا در طول رسیدگی به دعوا، دیه آسیب وارد شده را مطالبه کند. میزان دیه با توجه به نظر کارشناس پزشکی قانونی در مورد میزان و نوع جراحت وارد شده توسط قاضی دادگاه مشخص می شود.

 

ضرب و شتم و عدم تمکین

طبق قانون مدنی اگر حضور زن در منزل شوهر باعث آسیب بدنی، مالی و شرافتی به او شود، می تواند منزل شوهر را ترک کند. اگر شوهر دادخواست الزام به تمکین را در دادگاه اقامه کند، زن می تواند با اثبات نداشتن امنیت جانی در منزل شوهر از خود دفاع کند. با اثبات این موضوعات در دادگاه، زن مجبور به بازگشت به منزل شوهر نخواهد بود در عین حال می تواند نفقه خود را نیز دریافت کند.

اگر زن بخواهد به این علت از شوهر خود جدا شود باید در دادگاه کیفری اثبات کند که این آسیب ها توسط شوهر ایجاد شده است. زن می تواند با شهادت شهود، صورت جلسه کلانتری و برگه کارشناسی پزشکی قانونی این موضوع را اثبات کند.

سپس زن می تواند با استناد به حکم دادگاه کیفری و به علت عسر و حرج خود، دادخواست طلاق اقامه کند.

طلاق با یکبار ضرب و شتم

ضرب و جرح از مصادیق عسر و حرج محسوب شده لذا زنان با استفاده از آن می توانند برای طلاق اقدام کنند. اما ضرب و جرح در این مورد باید در دادسرا کیفری اثبات شود. گزارش پزشکی قانونی نشاندهنده ضرب و جرح و میزان آن است همچنین باید مشخص شود این آسیب ها توسط چه کسی ایجاد شده است. در نهایت با توجه به رای دادگاه کیفری زن می تواند دادخواست طلاق دهد.

شرایط و مراحل طلاق ایرانیان خارج از کشور - حق جو

مراحل طلاق خارج از کشور

بر اساس قانون مدنی طلاق ایرانیان حتی اگر در خارج از کشور اقامت داشته باشند، طبق قانون ایران خواهد بود اما ایرانیانی که مذهب دیگری غیر از تشیع دارند و مذهبشان در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است، می توانند بر طبق مقررات مذهب خود از یکدیگر جدا شوند.

طلاق توافقی

اگر زوجین هر دو در خارج از کشور مقیم بوده و قصد طلاق توافقی داشته باشند. دو راه دارند اول آن که به کنسولگری، سفارت یا دفتر حافظ منافع ایران در خارج از کشور رجوع کنند و برای شخصی در ایران مثل وکیل طلاق، مدارکشان را ارسال نمایند تا وکیل از طرف زوجین مراحل قانونی طلاق در دادگاه را انجام داده و آن را در دفتر طلاق ثبت نماید.سپس وکیل، طلاقنامه و سایر مدارک طرفین مثل شناسنامه شان را برایشان ارسال می نماید.

دومین راه حل آن است که زوجین به کنسولگری ایران مراجعه کرده و نشانی اشخاص یا مراکزی که صالح برای اجرای صیغه طلاق هستند را دریافت نمایند. زوجین باید به این مراکز یا اشخاص رجوع کنند و گواهی اجرا صیغه طلاق را دریافت نمایند سپس به کنسولگری ایران رفته و تقاضا ثبت طلاق کنند.

طلاق از طرف زن

در حالتی که زن مقیم خارج از کشور و خواهان طلاق است ولی مرد با طلاق مخالف است؛ چه مقیم ایران باشد چه خارج از کشور. زن می تواند به یکی از آشنایان یا وکیل طلاق در ایران، وکالت در طلاق دهد. این شخص از جانب زن در دادگاه حاضر شده و دادخواست طلاق را مطرح می کند. دلیل زن برای جدایی و طلاق باید یکی از شروط دوازده گانه عقد نکاح یا عسر و حرج باشد تا بتواند با اثبات آنها جدا شود.

همچنین زن می تواند در دادگاه کشوری که مقیم است درخواست طلاق کند به شرطی که آن دادگاه طبق قانون ایران رای به طلاق دهد، در غیر این صورت اگر قانون ایران رعایت نشود از نظر ایران رای معتبر نخواهد  بود و دوباره باید زوجه در دادگاه ایران درخواست طلاق کند.

طلاق از طرف مرد

در حالتی که شوهر مقیم خارج از کشور و خواهان طلاق است  ولی زن با طلاق مخالف است چه زن در ایران مقیم باشد چه در خارج از کشور. طبق قانون ایران طلاق حق مرد است پس او هر زمان که بخواهد می تواند زن خود را طلاق دهد. در این مورد هم  مثل مورد قبل که در بالا توضیح داده شد، مرد می تواند وکالت دهد تا شخصی در ایران به وکالت از او دادخواست طلاق داده و مراحل آن را انجام دهد. اگر زن هم در خارج از کشور اقامت داشته باشد، مرد می تواند خود در دادگاه کشوری که مقیم آن است در خواست طلاق کند و سپس در خواست تنفیذ رای طلاق را در دادگاه ایران مطرح نماید.

 

طلاق خارج از کشور خانواده

 

دادخواست تنفیذ طلاق خارجی

پس از صدور حکم طلاق در دادگاه خارجی، اگر دفاتر شرعی حکم طلاق را اجرا نکنند، زوجین می توانند با استفاده از وکیل در ایران دادخواست تنفیذ حکم طلاق را از دادگاه تقاضا نمایند.

اگر دادگاه خارجی طبق قانون ایران اقدام به صدور رای کرده و همچنین بین ایران و آن کشور رابطه قضایی برقرار باشد، دادگاه ایران حکم دادگاه خارجی را تنفیذ می کند و اجازه اجرا صیغه طلاق و ثبت آن را صادر می نماید.

اگر هم دادگاه خارجی طبق قانون ایران رای صادر ننماید و قوانین آن کشور با قوانین ما تعارض داشته باشد، دادگاه خانواده دعوی طلاق را رد می نماید.

اگر طرفین از دادگاه خارجی درخواست طلاق نمایند و اقدام به تنفیذ رای طلاق، در دادگاه ایران نکنند و بدون اجرا صیغه طلاق بعد از گرفتن حکم طلاق از دادگاه خارجی، ازدواج کنند، ازدواج زن چند همسری محسوب شده و باطل است.

همچنین در صورت عدم تمکین زن از شوهر، شوهر می تواند دادخواست عدم تمکین داده و به این علت از دادگاه ایران اجازه ازدواج مجدد بگیرد.

 

مهریه خارج از کشور

اگر زن در دادگاه خارجی، مهریه اش را نبخشیده باشد، می تواند در دادگاه ایران مهریه خود را مطالبه کند. اگر شوهر مال غیر منقولی در ایران داشته باشد می تواند با معرفی آن مال به دادگاه، از طریق فروش آن مهریه اش را بگیرد.

 

دادگاه صالح به رسیدگی

اگر یکی از زوجین در داخل ایران اقامت یا سکونت موقت  داشته باشد، دادگاه خانواده محل اقامت یا سکونت  او صالح به رسیدگی خواهد بود.

اگر هر دو در ایران سکونت موقت داشته باشند، دادگاه محل اقامت زوجه (زن) صالح به رسیدگی خواهد بود.

اگر هر دو در خارج از کشور مقیم و ساکن باشند، دادگاه شهرستان تهران صالح به رسیدگی خواهد بود.