اهلیت در لغت به معنی داشتن قوای دماغی سالم و عاقل بودن است اما در اصطلاح حقوقی شخصی دارای اهلیت است که عاقل، بالغ و رشید باشد. جمع این خصوصیات در یک شخص باعث می شود او دارای اهلیت شده و بتواند امور غیر مالی خود را هدایت و رهبری کند.
منتها کسی که حتی یکی از ویژگی های ذکر شده را هم نداشته باشد محجور محسوب شده و نمی تواند امور خود را رهبری کند بنابراین این شخص نیاز به ولی یا قیم دارد.
محجوران به سه دسته صغار، اشخاص غیر رشید (سفیه) و مجانین تقسیم می شوند که از جهت میزان محجوریت و توانایی مدیریت امور خود متفاوت هستند.
صغار به دو دسته صغیر غیر ممیز و صغیر ممیز تقسیم می شوند. صغار تا قبل از سن بلوغ محجور محسوب شده و پس از بلوغ دارای اهلیت می باشند.
افراد غیر رشید (سفیه)، کسانی هستند که با وجود رسیدن به سن بلوغ، توانایی مدیریت امور مالی را ندارند لذا برای انجام امور مالی محتاج ولی یا قیم هستند اما در امور غیر مالی می توانند مستقل عمل کنند.
افراد مجنون نیز به طور کل فاقد توانایی هستند چه در امور مالی و چه در امور غیر مالی لذا اینان نیز باید ولی یا قیمی داشته باشند که امورشان را انجام دهد.
همانطور که گفته شد شخصی دارای اهلیت محسوب می شود که عاقل، بالغ و رشید باشد.
سن بلوغ طبق قانون مدنی در پسران 15 سال تمام قمری و در دختران 9 سال تمام قمری است. صغیری که به سن بلوغ رسیده باشد دارای اهلیت محسوب می شود. اما برای انجام امور مالی خود باید حکم رشد بگیرد.
زمانی که در دادگاه ضمن دادخواستی ادعای محجوریت شخصی مطرح شود دادگاه تشخیص حجر را به پزشکی قانونی محول می کند، کارشناس پزشکی قانونی پس از بررسی موضوع، نظر خود را ضمن یک گزارش به دادگاه تقدیم می کند.
اگر کارشناس، محجوریت شخص را تایید کند دادگاه حکم حجر وی را صادر می کند. در این صورت اگر شخص ولی یا قیم نداشته باشد دادگاه باید برای او قیم نیز تعیین کند.
حکم حجر صادر شده توسط دادگاه قابل اعتراض است و افراد ذینفع می توانند نسبت به آن اعتراض کنند. حکم حجر دارای اعتبار امر مختومه است، به عبارت دیگر زمانی که یک دادگاه به این موضوع رسیدگی و برای آن حکم صادر می کند، دیگر این موضوع قابلیت رسیدگی مجدد ندارد.
حکم حجر از زمان صدور، آثار خود را ایجاد می کند اما اگر مشخص شود که علت حجرقبل از صدور حکم ایجاد شده است، حکم حجر از آن زمان اثر می گذارد مثلا تمامی معاملات فرد از زمان اثبات حجر باطل می شوند.
در صورت از بین رفتن دلایل حجر، ولی یا قیم محجور می توانند از دادگاه درخواست رفع حجر وی را مطرح کنند.
صغاری که به بلوغ رسیده اند دارای اهلیت بوده و برای انجام امور غیر مالی خود دارای استقلال و توانایی می باشند اما اگر این افراد بخواهند امور مالی خود را انجام دهند باید برای اثبات رشد در دادگاه دادخواستی با موضوع صدور حکم رشد مطرح کنند.
دادگاه بر اساس نظر کارشناس و تحقیق محلی در نهایت حکم صادر می کند.
برای طرح درخواست صدور حکم رشد باید به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کنید و مدارک زیر را نیز به همراه داشته باشید:
شناسنامه و کارت ملی
مدرکی که در خواست شما را اثبات کند مثل استشهاد محلی
فرم درخواست صدور حکم رشد
پرداخت هزینه دادرسی برای دعاوی غیر مالی
اثبات رشد و رفع حجر از جمله مسائل مربوط به امور حسبی می باشند و اصولا رسیدگی به مباحث امور حسبی به عهده دادگاه خانواده است.
دعاوی مربوط به امور حسبی دعاوی هستند که بدون وقوع منازعه و اختلاف بین اشخاص در دادگاه مطرح می شوند، در نتیجه خوانده ای ندارند.
با گرفتن حکم رشد، شخص قادر خواهد بود اموال خود را معامله کند، دسته چک بگیرد و در انجام امور مالی به طور کل مستقل شود، اما گواهینامه تا قبل از سن 18 سالگی صادر نمی شود حتی اگر شخص حکم رشد داشته باشد.