دادگاه در مراحل رسیدگی به دعاوی، برای هر یک از طرفین دعوی (خواهان و خوانده) ابلاغیه می فرستد تا در زمان های تعیین شده در دادگاه حاضر شوند.
هر گاه ابلاغیه به خوانده (کسی که دعوی علیه او اقامه شده است) ارسال نشود یا ابلاغیه به یکی از بستگان او در محل زندگی اش تحویل داده شود و شخص خوانده در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده، همچنین لایحه دفاعی یا وکیل نفرستد. درصورت صدور رای علیه خوانده، این رای نسبت به او رای غیابی محسوب می شود.
پس از ابلاغ رای غیابی به خوانده، او از زمان اطلاع، 20 روز زمان دارد تا نسبت به این رای واخواهی (اعتراض) کند. واخواهی در همان دادگاه صادرکننده رای انجام می شود.
این 20 روز علاوه بر حق تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی بوده و فقط مخصوص آرا غیابی می باشد. پس از گذشت مدت واخواهی، شخص معترض که رای علیه او صادر شده است می تواند تجدید نظر خواهی یا در نهایت فرجام خواهی کند. تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان و فرجام خواهی در دیوان عالی کشور رسیدگی می شود.
از آنجایی که در قانون و شرع برای مردان حق طلاق در نظر گرفته شده است. مرد می تواند هر زمان که بخواهد زن خود را طلاق دهد چه زن در جلسه دادگاه حاضر شود چه حاضر نشود.
اما بعد از صدور حکم طلاق، برای زن 20 روز زمان واخواهی و اعتراض به رای صادره وجود دارد که می تواند در این زمان نسبت به رای صادره در همان دادگاه اعتراض کند.
شوهر برای طلاق دادن زن باید تمام حقوق مالی زن از جمله نفقه، مهریه و اجرت المثل ایام زوجیت او را بپردازد. همچنین در صورت وجود شرط تنصیف دارایی باید نصف دارایی که در زمان ازدواج به دست آورده است را به زن واگذار کند.
اگر زوجه با استناد به دلایل قانونی دادخواست طلاق را مطرح کند. ولی ابلاغیه های دادگاه به دست شوهر نرسد یا به یکی از بستگانش ابلاغ شود و او نیز در جلسات دادگاه شرکت نکرده و لایحه هم نفرستد. در صورت صدور رای توسط دادگاه این رای برای زوج رای غیابی محسوب می شود.
اگر زوج به مدت 4 سال غایب بوده و هیچ خبری از او به خانواده اش نرسد غایب مفقود الاثر محسوب شده و همسرش می تواند با استناد به غیبت او درخواست طلاق کند.
از این رو دادگاه در یکی از روزنامه های محلی و روزنامه های کثیرالانتشار تهران آگهی غیبت شوهر را سه دفعه متوالی با فاصله یک ماه منتشر می کند و از این طریق از مطلعین دعوت می کند تا اطلاعات خود، در مورد غایب را در اختیار دادگاه قرار دهند. اگر از تاریخ انتشار اولین آگهی یک سال بگذرد و هیچ خبری از غایب نرسد، بعد از یک سال دادگاه حکم موت فرضی را صادر می کند. زوجه از زمان صدور حکم موت فرضی باید عده وفات نگه دارد.
عسر و حرج به این معنی است که زن در زندگی زناشویی دچار سختی و تنگنا شود.
اگر مرد زن را به صورت غیابی طلاق دهد باید مهریه او را بپردازد. در صورت نداشتن توانایی مالی، پرداخت مهریه برای مرد قسط بندی می شود.
زنی که می خواهد به صورت غیابی از شوهرش جدا شود باید مالی از اموال شوهر را برای توقیف به عنوان مهریه به دادگاه معرفی کند، تا با فروش آن مال مهریه اش پرداخت شود. اما اگر شوهر مالی نداشته باشد خودش هم در دسترس نباشد زن هر زمان بتواند مالی از شوهر یا خود او را به دادگاه معرفی کند می تواند مهریه خود را وصول نماید.