اگر از زمان اقامه دعوی تا صدور حکم مدت زمان زیادی طول کشد، احتمال ایجاد مشکلات جدید که مانع اجرا حکم شود افزایش می یابد. در این موارد خواهان می تواند در خواست صدور دستور موقت کند. برای مثال ممکن است شخصی دعوا ابطال سند آپارتمان فروخته شده اش را در دادگاه مطرح کرده و نگران انتقال آپارتمان به دیگری باشد، در این شرایط شخص درخواست دستور موقت می کند و دادگاه مانع از انتقال آپارتمان تا زمان صدور رای می شود.
این درخواست هم قبل از اقامه دعوی اصلی، هم ضمن دادخواست دعوی اصلی و هم بعد از آن قابل طرح است.
دادگاه دستور موقت را فقط در صورت درخواست خواهان صادر می کند، خود دادگاه راسا هیچ دستور موقتی را صادر نمی کند.
طبق قانون، دادگاه باید از شخصی که درخواست دستور موقت را مطرح کرده است، تامین مناسب بگیرد تا اگر حکم به نفع او صادر نشد و به علت صدور دستور موقت به طرف مقابل خسارتی وارد شده باشد، خسارت وارده را از طریق این تامین جبران کنند.
میزان تامین و نوع آن را دادگاه مشخص می کند و این تامین از تمام افراد، حتی کسانی که از پرداخت هزینه دادرسی معاف هستند نیز گرفته می شود.
اگر حکم دادگاه به نفع خوانده صادر شود، خوانده از زمان ابلاغ رای یک ماه فرصت دارد به دادگاه رجوع کرده و خسارت خود را مطالبه کند. پس از گذشت این مدت اگر خوانده اقدامی نکند، تامین به خواهان پس داده خواهد شد.
3 دادگاه برای صدور دستور موقت صلاحیت دارند.
اول دادگاهی که دعوی اصلی در آن مطرح شده است.
دوم دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوی اصلی را دارد.
سوم دادگاهی است که موضوع دستور موقت در حوزه آن واقع شده است. (این مورد مربوط به زمانی است که موضوع دستور موقت اموال غیر منقول مثل زمین یا خانه باشد)
اگر در مقابل درخواست دستور موقت دادگاه قرار رد درخواست را صادر کند به این معنا است که شما در انتخاب دادگاه صالح اشتباه کرده اید و دستور موقت را باید در دادگاه صالح مطرح کنید.
پس از صدور و اجرا دستور موقت در موارد ذیل خوانده می تواند درخواست رفع اثر از دستور موقت را مطرح کند.
مورد اول، اگر درخواست دستور موقت قبل از دادخواست دعوی اصلی مطرح شده و دادگاه با آن موافقت کرده و دستور موقت صادر کند، از زمان صدور دستور موقت خواهان 20 روز فرصت دارد دعوی اصلی را نیز اقامه کند در غیر این صورت خوانده (کسی که دستور موقت علیه او اجرا شده است) می تواند درخواست رفع آن را مطرح کند.
مورد دوم، زمانی است که پس از صدور و اجرا دستور موقت، خوانده تامینی مناسب با موضوع دستور موقت بدهد.
مورد سوم زمانی است که موضوعی که علت صدور دستور موقت بوده است از بین رود یا رفع شود.
اعتراض به قبول، رد یا اجرا دستور موقت به تنهایی امکان پذیر نیست. اما اگر شخصی که حکم به ضرر او صادر شده است بخواهد نسبت به آن حکم درخواست تجدیدنظر یا فرجام خواهی کند می تواند ضمن این درخواست به دستور موقت نیز اعتراض کند.