طبق قانون هیچکس حق تصرف در اموال دیگری را ندارد مگر به اذن مالک آن. با این حال گاه افراد، بدون اجازه مالک اقدام به انتقال مال او می کنند.
منظور از انتقال در این اینجا اعم است از انتقال عین ومنفعت. منظور از عین، خود مال است یعنی مالکیت مال منتقل شود مثل اینکه آقای حسینی اتومبیل اقای اصغری را به غیر بفروشد یا صلح کند. و منظور از منفعت، فایده ای است که آن مال دارد و به غیر منتقل می شود مثال بارز انتقال منفعت، اجاره است. شخصی ملک دیگری را به غیر اجاره می دهد این شخص مجرم محسوب می شود.
عمل فروش مال غیر، جرمی است غیر قابل گذشت یعنی هم جنبه خصوصی دارد هم جنبه عمومی به عبارت دیگر علاوه بر مالک، مدعی العموم هم به خاطر آسیبی که این جرم به امنیت و اسایش جامعه وارد کرده است، مجرم را تحت تعقیب و مجازات قرار می دهد. در این گونه جرائم، گذشته شاکی خصوصی موجب تبرئه شدن مجرم نمی شود بلکه گذشت شاکی، فقط باعث تخفیف در مجازات مجرم است.
عنصر روانی این جرم همان سو نیت و عمدی بودن انتقال مال غیر است. یعنی شخص اول باید قصد انتقال مال غیر را داشته باشد بعد اقدام به انتقال مال غیر کند تا مجازات شود ولی شخصی که بدون قصد و اشتباها مال دیگری را منتقل می کند مجازات نمی شود.
عنصر مادی این جرم عمل انتقال مال غیر و تنظیم سند آن است. عنصر مادی چه از طرف منتقل کننده (فروشنده)، چه از طرف انتقال گیرنده (خریدار) باشد یک فعل مثبت تلقی می شود به این معنا که قانون گذار آنها را از انجام چنین معامله ای نهی کرده ولی آنها این معامله را انجام داده اند.
خریدار در صورتی بی گناه است که نسبت به موضوع بی اطلاع باشد یعنی خریدار نداند که آن مال که خریداری کرده، متعلق به شخصی غیر از فروشنده بوده است. در این صورت خریدار مجازات نمی شود ولی باید مال را به مالک اصلی بازگرداند و پولش را هم از فروشنده بگیرد.
در صورتی که خریدار هنگام خرید مال کاملا اطلاع داشته باشد که مال متعلق به شخصی غیر از فروشنده است با این حال اقدام به خرید مال کند در اینجا خریدار به عنوان معاون در تحقق جرم مجازات می شود علاوه بر آن مال را هم باید به مالک اصلی آن باز گرداند.
اثبات جرم خریدار به عهده مالک و دادستان است آنها باید با ارائه دلیل اثبات کنند که خریدار آگاه به خرید مال غیر بوده است.
مالک اصلی مال فروخته شده باید به محض اطلاع از معامله ظرف یک ماه برای خریدار اظهارنامه رسمی بفرستد و او را از مالکیت خود آگاه کند. اگر بعد از گذشت یک ماه مالک، اقدامی نکند خود او نیز معاون جرم شناخته می شود.
قانون گذار مالک را ملزم به انجام عملی کرده که او از انجام آن خودداری می کند در واقع مالک ترک فعل یا به اصطلاح فعل منفی انجام می دهد.
برای رسیدگی به این جرم باید شکایت کیفری کنید و شکایت کیفری باید در دادسرای عمومی و انقلاب محل وقوع جرم یعنی دادسرایی که در حوزه آن قولنامه یا سند تنظیم شده است اقامه شود. مثلا ملک غیر که واقع در شیراز است در قم فروخته شده و سند آن تنظیم می شود بنابراین مالک باید در دادسرای قم اقامه دعوا کند.
اگر متهم بعد از فروش مال غیر متواری هم شده باشد باز هم دعوا علیه او باید در دادسرای محل وقوع معامله اقامه شود. در این شرایط حکم به صورت غیابی علیه متهم صادر شده و در صورتی که اموالی داشته باشد از توقیف و فروش آنها خسارت شاکی جبران می شود.
انتقال مال غیر علاوه بر ایجاد ضرر برای مالک، به نظم و امنیت جامعه نیز خدشه وارد می کند. از این رو قانونگذار برای آن مجازات سختی را در نظر گرفته است. این مجازات عبارت است از 1 تا 7 سال حبس و پرداخت جزای نقدی معادل مال فروخته شده و انفصال دائم از خدمات دولتی در صورتی که مرتکب کارمند دولت باشد. علاوه بر این مجازات مال باید به مالک آن بازگردانده شود.
اگر مال با سند رسمی منتقل شده باشد، پس از اثبات جرم در دادگاه کیفری مالک می تواند در دادگاه حقوقی با استناد به حکم کیفری، ابطال سند و خلع ید را تقاضا کند.
مال مشاع مالی است که شرکا آن در جز جز آن با هم شریک هستند. هر شریک نسبت به سهم خود اختیار تام دارد و می تواند سهم خود را بفروشد، وقف کند یا… ولی اگر شریکی بدون اجازه شریک یا شرکا دیگر در سهم آنها تصرف کند و سهمشان را منتقل کند مرتکب جرم انتقال مال غیر شده است.
معامله معارض به زبان ساده به این معنی است که شخص یکبار مالش را به شخصی منتقل می کند سپس مال را بدون اینکه دیگر مالکش باشد به شخص دیگری منتقل می کند و باز به شخص دیگری منتقل می کند. یعنی یک مال را به دو یا سه نفر می فروشد. به این معاملات معاملات معارض گویند که طبق قانون، مجازات آن 3 تا 10 سال حبس با اعمال شاقه است علاوه بر اینکه پول خریداران را هم باید به آن ها بازگرداند.
در معامله فوضولی هم مثل انتقال مال غیر، شخصی مال دیگری را می فروشد ولی تفاوتشان در این است که در معامله فوضولی، فروشنده قصد اضرار به مالک را ندارد حتی گاهی قصد فروشنده سود بیشتر مالک است. مثل زمانی که پسری اتومبیل پدرش را برای سود بیشتر او می فروشد. اینجا در معامله فوضولی مالک یا معامله را قبول می کند یا آن را رد می نماید و اگر قصد اقامه دعوا هم داشته باشد باید از طریق مراجع حقوقی اقدام کند. ولی در انتقال مال غیر فروشنده قصد ضرر زدن به مالک را دارد و با سونیت خود را به عنوان مالک معرفی می کند و این دعوا از طریق مراجع کیفری پیگیری شده و مجازات دارد.